روش‌شناسي تفسير مخزن العرفان

چکیده مطالب

این تحقیق به بررسی روش و گرایش تفسیری بانو امین رحمه الله در تفسیر مخزن العرفان پرداخته است. با مطالعه و بررسی انجام شده در این تحقیق مشخص گردید بانو امين ره با عنایت به روايات فراواني كه مؤيد استفاده از خود قرآن در تفسير است از تفسیرقرآن به قرآن استفاده گسترده ای نموده است. و از روایات به عنوان دومین منبع تفسیر قرآن بهره زیادی برده است.
مفسر مخزن العرفان با بهره گيري از منبع عقل مکرر از طريق استدلال به تفسیر آيات پرداخته است به حدي كه گاه حكم عقل را بر ظاهر آيه و اقوال مفسران مقدم مي‌دارد. همچنين به نقش ادبیات عرب در تفسیر قرآن توجه کافی داشته است چنانچه در جاي جاي اين تفسير به دقت مباحث صرفي و نحوي در تفسیر آیات به کار گرفته شده است و مفسر گاهی كاربرد اسلوب‌هاي بلاغي را در آيات خاطر نشان مي سازد.
این تفسیر داراي مباحث فلسفي بسياري مي باشد که وجود اين مطالب در آن، نشانه قدرت علمي و انديشه عميق فلسفي نویسنده تفسیر مي‌باشد. همچنین به کشف معانی باطنی آیات قرآن اهتمام نموده است لیکن در كشف معاني باطني قرآن به ظاهر آيات توجه نموده و بسيار محتاطانه به این امر پرداخته است.
در اين تفسير مباحث كلامي در ضمن برخي آيات به تفصيل مطرح شده است و مفسر اين بحث‌هاي از این نوع را در برخي موارد با عنواني مستقل، و در موارد ديگر به صورت پرسش و پاسخ بيان نموده است. بانو امين(رحمه الله) در تفسیر خود در حد محدود و براي تبيين آيات وارد مباحث فقهي مي‌شود.
بخش‌های پایانی این تحقیق به نظرات بانو امین در مباحث علوم قرآنی و نقش و جایگاه زن در دیدگاه مفسر پرداخته است.
واژگان کلیدی: تفسیر، روش های تفسیر قرآن، تفسیر مخزن العرفان، بانو امین.

 


نگارنده
فرشته هاشمي‌نژاد

احكام همسر غايب مفقودالاثر در مذاهب خمسه و حقوق ايران

 


چکیده مطالب

غايب مفقودالاثر كسي است كه از خانه و كاشانه‌ي‌ خود دور شده و مدت نسبتاً طولاني از او هيچ خبري نيست. امّا غيبت اين فرد يا به علت كار يا سياحت يا حتّي شركت در جنگ‌هاي مختلف مي‌باشد، در اين بين همسران اين گونه افراد در بسياري از مسائل دچار مشكلات زيادي مي‌شوند و نمي‌توانند بدون وجود حكم الهي و قوانين درصدد رفع اين مشكلات برآيند، لذا در اين تحقّيق سعي برآن شده است كه احكام اين همسران چه احكام امور مالي كه شامل:‌ نفقه، مهريّه و ارث، چه احكام امور غيرمالي كه شامل طلاق، حضانت و عدّه مي‌شود بيان شود تا در راستاي اين احكام بر مشكلات خود فايق آيند و بتوانند به حقوقي كه خداوند براي‌ آن‌ها قرار داده است دست پيدا كنند. احكام اين همسران با توجه به نظر اسلام(فقه اماميه و فقه عامّه) و حقوق ايران بررسي مي‌شود و بيان مي‌كند كه زوجه غايب داراي حقّ نفقه است و هر سه گروه در آن اتفاق نظر دارند و همچنين مهريّه به زوج تعلق مي‌گيرد چرا كه به محض وقوع عقد ملكيت به طور متزلزل واقع مي‌شود و با نزديكي و يا عوامل ديگر استقرار مي‌يابد و به تبع چون در زمان فوت زوج(حقيقي يا فرضي) علقه‌ي زوجيت برقرار است و عقد آن‌ها دائمي مي‌باشد پس مي‌تواند از ارث بهره‌مند شود و در اين مورد هم هر 3گروه اتفاق نظر دارند بر ارث زوجه و در صورتي كه كسي نتواند نفقه‌ي او را بدهد بنابر نظر فقه اماميه مي‌تواند به علت عسر و حرج از دادگاه تقاضاي طلاق نمايد و بعد از گذشت مدت چهارسال كه حاكم تعيين كرده طلاق داده شود امّا بنابر نظر حنفيه و شافعيه زن حق طلب جدايي ندارد و لازم است عدّه‌ي وفات نگه دارد، البته حنفيه و شافعيه معتقدند كه تا مشخص شدن مرگ زوج، عده لازم نيست. امّا حضانت فرزندان غايب قانوناً به مادر منتقل مي‌شود.
كليد واژه ها: غايب، مفقودالاثر، زوجه‌ي غايب.

نگارنده
مرضيه دادخواه

قراردادهای بانکی از منظر فقه امامیه

چکیده
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام جمهوری اسلامی، عملیات بانکی بدون ربا جایگزین بانکداری سنتی و ربوی گردید. برای تحقق بانکداری بدون¬ ربا، بانک¬ها فعالیت¬های خود را در قالب قرض‌الحسنه یا یکی از عقود اسلامی مندرج در قانون عملیات بانکی بدون ربا مصوب 1362 ارائه می-دهند. با گذشت بیش از سه دهه از تصویب و اجرای این قانون، همواره شبهه¬ی ربوی بودن بانکداری در ایران وجود داشته است. به¬منظور روشن شدن این امر، ماهیت قراردادهای بانکی و عملکرد بانک¬ها در استفاده از این قراردادها و شبهه¬های مربوط به آن، در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به روش تحقیق که توصیفی تحلیلی است و در پرتو ادله¬ای که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت، محقق به این جمع¬بندی دست‌یافت که مبنای قراردادهای بانکی، عقود مورد تأیید شرع و قانون اساسی است. لکن می¬توان ادعا کرد: استفاده از عقود مشارکتی در عملیات بانکی با ماهیت بانک که یک واسطه مالی است نه یک شریک تجاری، متناسب نیست و همین¬طور در مقام عمل، پایبندی به این مبانی به‌طور کامل وجود ندارد. به نظر می¬رسد برای رفع این شبهه، کارگزاران و مشتریان بانک، باید اولاً: نسبت به نحوه¬ی استفاده از عقود بانکی آشنایی کامل پیدا کنند. ثانیاً: نسبت به اثرات ربا در زندگی مادی و معنوی انسان و عواقب آن کاملاً توجیه شوند. ثالثاً: بانک¬ها به‌جای استفاده از عقود پیچیده¬ای مثل مضاربه، برای فرار از ربا از مصادیق جایز حیله¬ی ربا استفاده کنند و قراردادهایی همچون فروش اقساطی، مرابحه، اجاره به‌شرط تملیک و بیع نسیه را که پیچیدگی عقود مشارکتی را ندارند، با قصد جدی به¬کارگیرند.
واژگان کلیدی: فقه امامیه، حقوق ایران، قراردادهای بانکی، خسارت، تورم،

نگارنده اکرم السادات قرشی

 

ديه‌ي ‌زن و مرد با نگاه انتقادي به کنوانسيون رفع هر گونه تبعيض عليه زنان

چکيده:
بحث درباره‌ی زن و مرد و تساوي يا تفاوت حقوق آنان از جمله مسائل چالش‌برانگیز براي دنياي امروز است. اسلام برابري را در تناسب و تعادل می‌داند امّا ادبيات غرب برابري را تشابه و همگوني تعریف می‌کند. پرواضح است که همه‌ي ‌تشابه‌ها منجر به عدالت نمي‌شود. در قرن‌هاي گذشته رفتار مردان با زنان به گونه‌ای، تحقيرآميز بود که حتّی ترديد در انسانيّت زن وجود داشت. اين ديدگاه‌ در برخي از مسلمانان تأثیر گذاشته است. مثلاً إبن‌کثير در تفسير ‌قرآن‌العظيم، مردان را برتر از زنان مي‌داند. وجود آموزه‌هايي ناظر به تفاوت زن و مرد در متون وحياني، ريشه ديدگاه‌هايي چون دیدگاه إبن کثير شده است. در مقابل برخي دچار تفريط شده و قائل به برابري – تشابه- حقوقي زن و مرد شده‌اند. يکي از موضوعات مهم در اين راستا ديه‌ي ‌زن و مرد است که حتّی در بين فقها افرادي به ترديد افتاده‌اند که آيا طبق نظر قدما قائل به تفاوت باشند يا تساوي ديه را بپذيرند. معلوم‌ است که اگر افکار انسان هميشه با مطالب عقلي، انس پيدا کند نسبت به احکام تعبّدي شرعي که برايش واصل مي‌گردد، بي‌اعتماد مي‌شود و يک حالت بي‌اعتنايي نسبت به تعبّديّات پیدا می‌کند. همانند بعضي از روشنفکرها که احکام و حقايق ديني را تا با محاسبات عقلي‌شان جور در نيايد قبول نمی‌کنند. براي انساني که افکارش، آميخته با براهين عقلي است از امارات شرعي نسبت به حکم شرعي، ظن حاصل نمي‌شود و قهرا امارات و دلايل نقلي و شرعي نزد چنين انساني بي‌اعتبار خواهد بود. البتّه اين که باز بودن باب اجتهاد از اصول پذيرفته‌شده در فقه شيعي است صحيح است اما به شرطي که با موازين فقه اهل‌بيت عليهم‌السّلام متعارض نباشد. با ژرف‌نگری، ريشه‌ی شعار تشابه در فمینیسم یافت‌می‌شود‌ که منجر به تصويب معاهده‌ي ‌رفع هرگونه تبعيض عليه زنان در سازمان ملل شده است. مباني اين کنوانسيون، فرد‌گرايي، تشابه و آزادی است که طبق تعاريف ادبيات خاص غرب، با مباني اسلامي، تعارض جدّی دارد.
کلیدواژه: ديه، انتقاد، کنوانسیون (معاهده)، تبعيض.

نگارنده:
راضيه شکراني کوشکي

شرايط ولي‌ِّفقيه با رويکرد تدبير و کارآمدي

چکيده
«ولايت‌فقيه» مهم‌ترين رکن نظام جمهوري اسلامي ايران، به‌عنوان ولي‌ِّامر مسلمين است که در امتداد مسير حرکت پيامبر و ائمه اطهار ضامن اجراي احکام الهي بوده و وظايفي را بر عهده دارد.
ولي‌ِّفقيه باديد کارشناسي و دقيق، نسبت به اسلام، احکام و اهداف الهي آن، با بصيرت و مديريت در جهت گسترش عدالت در تمام جهان تلاش مي‌کند تا اهداف متعالي اسلام را جامه‌ي عمل بپوشاند؛ در کنار اين شرايط، لوازمي همچون تدبير در صدور احکام حکومتي و رعايت مصالح همراه با حمايت مردم، به‌عنوان پشتوانه‌هاي استوار حرکت ولي‌ِّفقيه به سمت تکامل مطرح مي‌شود که علاوه بر سرعت بخشيدن در اقدامات، تداوم نظام و مقبوليت آن را نتيجه خواهد داد تا به‌عنوان مدل حکومتي موفق به جهانيان معرفي شود. به‌اين‌ترتيب ضرورت بحث پيرامون کارآمدي نظام، مخصوصاً کارآمدي ولي‌ِّفقيه به‌عنوان برجسته‌ترين و مؤثرترين فرد کشور مطرح مي‌شود اما لازم است در ابتدا ملاک کارآمدي تعيين شود؛ زيرا نظام‌هاي مختلف با توجّه به جهان‌بيني، ارزش‌ها و اهداف خود تعاريف متفاوتي را ارائه مي‌دهند. کارآمدي در حقيقت بيانگر قابليت و شايستگي تدبير و مديريت کارگزاران کشور است که در صورت تعهد ايشان در انجام وظايف و تحقق اهداف، رضايت حداکثري مردم را به دنبال دارد. البته تأثير شرايط و لوازم و موانع پيش روي ولي‌ِّفقيه- در جامعه‌ي داخلي و بين‌المللي- و نقش مردم و قواي مملکتي بر عملکرد يکديگر، در کارآمدي يا ناکارآمدي ولي‌ِّفقيه غيرقابل‌چشم‌پوشي است. اين نوشتار در پي آن است تا با واکاوي شرايط ولي‌ِّفقيه، ابعاد و عظمت تأثير وجود ايشان در نظام جمهوري اسلامي ايران را به‌عنوان يک تجربه موفّق و کارآمد در نشان دادن عدم تنافي بين دين و سياست - که شايستگي لازم براي کارآمدي در تمام عرصه‌ها را دارد- موردبررسي قرار دهد و در جهت ارتقاء سطح کمي و کيفي آن راهکارهايي ارائه گردد.
کليدواژه‌ها: ولي‌ِّفقيه، تدبير، کارآمدي

نگارنده:
ندا طاهري

ديه‌ي ‌زن و مرد با نگاه انتقادي به کنوانسيون رفع هر گونه تبعيض عليه زنان

چکيده:
بحث درباره‌ی زن و مرد و تساوي يا تفاوت حقوق آنان از جمله مسائل چالش‌برانگیز براي دنياي امروز است. اسلام برابري را در تناسب و تعادل می‌داند امّا ادبيات غرب برابري را تشابه و همگوني تعریف می‌کند. پرواضح است که همه‌ي ‌تشابه‌ها منجر به عدالت نمي‌شود. در قرن‌هاي گذشته رفتار مردان با زنان به گونه‌ای، تحقيرآميز بود که حتّی ترديد در انسانيّت زن وجود داشت. اين ديدگاه‌ در برخي از مسلمانان تأثیر گذاشته است. مثلاً إبن‌کثير در تفسير ‌قرآن‌العظيم، مردان را برتر از زنان مي‌داند. وجود آموزه‌هايي ناظر به تفاوت زن و مرد در متون وحياني، ريشه ديدگاه‌هايي چون دیدگاه إبن کثير شده است. در مقابل برخي دچار تفريط شده و قائل به برابري – تشابه- حقوقي زن و مرد شده‌اند. يکي از موضوعات مهم در اين راستا ديه‌ي ‌زن و مرد است که حتّی در بين فقها افرادي به ترديد افتاده‌اند که آيا طبق نظر قدما قائل به تفاوت باشند يا تساوي ديه را بپذيرند. معلوم‌ است که اگر افکار انسان هميشه با مطالب عقلي، انس پيدا کند نسبت به احکام تعبّدي شرعي که برايش واصل مي‌گردد، بي‌اعتماد مي‌شود و يک حالت بي‌اعتنايي نسبت به تعبّديّات پیدا می‌کند. همانند بعضي از روشنفکرها که احکام و حقايق ديني را تا با محاسبات عقلي‌شان جور در نيايد قبول نمی‌کنند. براي انساني که افکارش، آميخته با براهين عقلي است از امارات شرعي نسبت به حکم شرعي، ظن حاصل نمي‌شود و قهرا امارات و دلايل نقلي و شرعي نزد چنين انساني بي‌اعتبار خواهد بود. البتّه اين که باز بودن باب اجتهاد از اصول پذيرفته‌شده در فقه شيعي است صحيح است اما به شرطي که با موازين فقه اهل‌بيت عليهم‌السّلام متعارض نباشد. با ژرف‌نگری، ريشه‌ی شعار تشابه در فمینیسم یافت‌می‌شود‌ که منجر به تصويب معاهده‌ي ‌رفع هرگونه تبعيض عليه زنان در سازمان ملل شده است. مباني اين کنوانسيون، فرد‌گرايي، تشابه و آزادی است که طبق تعاريف ادبيات خاص غرب، با مباني اسلامي، تعارض جدّی دارد.
کلیدواژه: ديه، انتقاد، کنوانسیون (معاهده)، تبعيض.

نگارنده:
راضيه شکراني کوشکي

چیستی عدالت در ابواب مختلف فقه


چکیده مطالب
عدالت در لغت به معنای مساوات، برابری، میانه روی، استقامت، راست و موزون بودن آمده است؛ اما در اصطلاح برای عدالت تعاریف مختلفی آمده است. عده‌ای آن را ملکه‌ای نفسانی می‌دانند که فرد را بر تقوی و مروت وادار می‌کند. برخی آن را انجام واجبات و ترک محرماتی دانسته که ناشی از ملکه نفسانی باشد. عده‌ای دیگر معتقدند انجام واجبات و ترک محرمات به تنهایی کافی‌ است. گروه دیگری صرف مسلمان بودن به همراه ظهور عدم فسق را نشانه‌ی عدالت فرد دانسته و بعضی عدالت را حسن ظاهر تعریف کرده‌اند.
عدالت در فقه مفهوم خاص دارد و به عنوان یک مفهوم عام و وسیع از شروط لازم برخی از ابواب عبادات و معاملات مطرح است. به عنوان مثال در امام جماعت بیشتر فقها حسن ظاهر را کافی دانسته‌اند. البته حسن ظاهر در این معنا که فرد ظاهرش متصف به ایمان بوده و موجب شک در فسق او نشود؛ اما برای مرجع تقلید و حاکم مرتبه‌ی بالاتری از آن یعنی ملکه‌ای که منجر به ترک کبائر و عدم اصرار بر صغائر شود؛ لازم است. در مورد شاهد و راوی عدالت در معنای وثاقت و راستگویی به‌کار رفته است. هرچند بحث عدالت در ابواب فقه، از جمله مباحث رايج است، اما ‌تاكنون در زمينه ماهیت و چیستی عدالت، كمتر تحقيق جامعي انجام شده است. علاوه برآن، با توجه به اینکه عدالت شرط شده در این ابواب دارای رتبه یکسان نبوده و ازطرف دیگر معانی متعددی برای عدالت و شاخص های آن مثل تقوی، عدم فسق بیان شده، بحث از چیستی در هر کدام از این ابواب ضروری می‌نمود. پژوهش حاضر با عنوان«چیستی عدالت در ابواب مختلف فقه» با استناد به ادله‌ی اربعه و اتکا بر نظرات فقها در جهت پاسخ به سوالات فوق تدوین شده است. احراز عدالت در این موارد با علم خود شخص، شهادت دو عادل و شیاع بین مسلمین امکان‌پذیر خواهد بود. همچنین، طریقیت یا موضوعیت داشتن عدالت در هر کدام از ابواب فقه بدین صورت تبیین می‌شود که عدالت در مرجع تقلید، حاکم اسلامی، قاضی، امامت جماعت و شاهد موضوعیت داشته و در راوی طریقیت دارد.
واژگان کلیدی: عدالت، ملکه، فسق، طریقیت عدالت، موضوعیت عدالت.


نگارنده
سمیه السادات حسینی

راهکارهای افزایش محبت بین همسران از دیدگاه اسلام و روانشناسی

 


چکیده
در این رساله با استناد به آیات وحیانی و منابع غنی روایی و همچنین یافته¬های علوم روانشناسی براساس تقسیم بندی بلوم، در سه حیطه‌ی شناختی، رفتاری و عاطفی به ارائه‌ی راهکارهایی در راستای افزایش محبت در روابط همسران پرداخته شده است.
در حیطه‌ی شناختی پس از بیان دو قسم تفاوت‌های فردی و نوعی میان زن و مرد، تفاوت‌های نوعی در سه زمینه‌ی زیستی، عقلی و عاطفی مورد بررسی قرار گرفت و آشنایی و درک متقابل تفاوت‌های ساختاری به عنوان راهکار اصلی در این فصل مطرح شد. سپس نقش باورهای دینی و تقویت آن در افزایش مهرورزی در نهاد خانواده مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس یافته¬های این فصل، اعتقاد به توحید، نبوت، معاد و التزام به تقوا موجب اهتمام بیشتر همسران به روابط مطلوب با یکدیگر می¬گردد.
در حیطه‌ی رفتاری به سبب گسترده بودن رفتارهای نیکو و تأثیر گذار، برجسته¬ترین آن از جمله ابراز محبت، آراستگی، احترام متقابل، عذرخواهی و عذرپذیری، گفت¬و¬شنود مؤثر، همکاری در امور و استمداد از مشاور به تفصیل مورد بحث واقع شد که التزام به هریک از این رفتارها، موجب افزایش احساس رضایتمندی و محبت بین زوجین می¬گردد.
در حیطه‌ی عاطفی به دو فصل ارتباط جنسی و هوش هیجانی اشاره گردید. در مورد ارتباط جنسی که به لحاظ جایگاه بی¬نظیر عواطف در جهت بخشیدن به این رفتار در حیطه‌ی عاطفی مورد بررسی واقع شد، اصول لازم قبل، حین و پس از این ارتباط که منجر به افزایش محبت بین زوجین می¬گردد، مطرح شد. در هوش هیجانی نیز مهارت¬های ضروری در چگونگی شناخت و مدیریت احساسات خویشتن و درک هیجانات مثبت و منفی همسر ذکر گردیده و درباره‌ی خشم به عنوان اصلی¬ترین احساس مهلک محبت، به تفصیل سخن گفته و راهکارهای مواجهه با آن که منجر به افزایش محبت بین همسران می¬گردد، بیان شده است.
لذا به منظور دستیابی به تحکیم روابط زناشویی در جامعه¬ی ایرانی بر¬پایه¬ی سبک زندگی اسلامی، که هدف نهایی این طرح بوده، منابع به روش کتابخانه¬ای و براساس تحلیل محتوا مورد مطالعه قرار گرفته و یافته¬ها بر محور راهکارهای افزایش محبت بین همسران گردآوری شده است.

نگارنده
بتول زاهد پور