پسري از همه چيز گلايه مي كرد. مادر بزرگش پرسيد: كيك دوست داري؟ پسر: البته كه دوست دارم. روغن چطور؟نه. و تخم مرغ؟ نه. آرد چي؟ جوش شيرين چطور؟ پسر: نه مادربزرگ، حالم از همه شون به هم ميخورد. مادربزرگ: بله، همه اين چيزها به تنهايي بد بنظر مي رسند اما وقتي…
بیشتر »