مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه اصفهان
رشته فقه و اصول
رشته فقه و اصول
سه شنبه 96/03/16
در سال دهم بعثت حضرت خدیجه کبری(س) از شدت ضعف و ناراحتی در شعب ابیطالب، پیامبر را تنها میگذارد. حضرت خدیجه(س) در فاصله سی یا سی و پنج روز پس از رحلت عموی پیامبر، ابوطالب، از دنیا میرود و بدین ترتیب، هر دو یار رسول خدا، او را تنها میگذارند.
وصیتهای خدیجه (س)
حضرت خدیجه(س) در آخرین لحظات زندگی وصایایی به شرح زیر به پیامبر اکرم نمود:
1ـ برای او دعای خیرکند.
2ـ او را به دست خود در خاک قرار دهد.
3ـ پیش از دفن در قبر او وارد شود.
4ـ عبایی را که به هنگام نزول وحی بردوش داشت، روی کفن او قرار دهد حضرت خدیجه که همه اموال منقول و غیرمنقولش را به حبیب خود بخشیده بود، در مقابل فقط یک عبا مطالبه نمود.
ثروتمندترین فرد جزیره العرب
در روایتی از اهل جماعت بیان شده: «و کانت من احسن نساء جمالاً و اکملهنّ عقلاً و اتمهنّ رأیا» خیلی عجیب است! عقل ایشان، عقل کامل است. جمالشان احسن است. طوری بود که ایشان خواستگاران زیادی داشتند و اینطور نبود که بگوییم ایشان فقط ثروت داشتند. زیبایی ظاهری و باطنیشان بالا بود. «و اکثرهن عفتا و حیاء و مروت و مالا لعرب کلهم مالا» سند این مطلب هم کتاب یوسف صالحی شامی که با عنوان سبل الهدی و الرشاد در بیروت چاپ شده و همچنین ابن حجر عسقلانی در الاصابه که باز در بیروت چاپ شده، میباشد.
علّت ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر از زبان خودشان
آیت الله قرهی گفت: این بانوی مکرّمه در باب معرفت به قدری بالا و والاست که اوّلاً اینجا تبیین به عقل شده. عقل «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان» است. جالب است، به قدری ایشان دارای عقل هستند که وقتی به ایشان بیان میکنند: علّت اینکه پیامبر را انتخاب کردی، چیست؟ حضرتشان بیان میفرمایند: دلیل این است که «انّه رسول من الله تبارک و تعالی». چون بعضی هم به خدیجه کبری و هم به پیامبر عظیمالشّأن خرده گرفتند که چرا ازدواج کردند. فرمود: ایشان رسول خداست؛ یعنی عاقل است و میداند معاملهای که میکند، معامله الهی است. پس خداشناس است.
خدیجه؛ مادر علی(ع)
خدیجه(س) فقط مادر فاطمه(س) نبود، بلکه از طرفی میتوان این بانوی بزرگ را مادر حضرت علی(ع) نیز نامید. ماجرای مادر حضرت خدیجه(س) برای مولا(ع) از اینجا آغاز میشود که پیامبر(ص) از عمویش ابوالطالب خواست که سرپرستی یکی از فرزندانش را به او بسپارد و خود پیامبر درخواست سرپرستی علی(ع) را داد و اینگونه علی در خانه خدیجه رشد و نمو مییابد و خدیجه مانند مادری مهربان به وی می نگرد.
بیشترین لحظات عمر علی(ع) در این دوره نیز با پیامبر(ص) سپری میشود. هر چند در خانه خدیجه است ولی پیامبر چون قصد دارد بر او در تمام مراحل نظارت کند، توجه ویژهای به او میکند، خصوصاً در دورههای طولانی اعتکاف در غار حرا و … لذا امام علیه السلام خود میفرمود: «من مانند بچه ناقهای که دنبالمادر میرود، در پی پیامبر(ص) میرفتم، هر روز از اخلاق خود نکتهای به من میآموخت و دستور میداد از آن پیروی کنم»
فعالیت اجتماعی در اوج عفت و پاکدامنی
شرایط شبه جزیره عربستان در عصر جاهلیت شرایط مساعد برای زندگی و رشد زنان نبود و کمتر زنی را میتوان در آن عصر یافت که بتواند در عین سلامت و کرامت در عرصه اجتماع فعال باشد اما خدیجه(س) یکی از این زنان بود.
تابناکترین صفحات زندگى او زمانى شکل مىگیرد که با وجود زیبایى ظاهر و برخوردارى از تمام صفات عالى زنانه و اشتغال به تجارت و بازرگانی هرگز در جامعه فاسد آن روزگار خود را نباخت و به چنان درجهاى از کمال و پاکى دستیافت که به وى لقب طاهره دادند.
او از یارى فقرا روى برنمىگرداند و خانهاش پناهگاه نیازمندان بود. کرم و سخاوت، دوراندیشى و درایت و عفت از وى بانویى پارسا و مورد احترام همگان ساخت. لقب سیدة نساء قریش که در آن زمان به وى داده شد، از نفوذ اجتماعى و عمق احساس احترام مردم به وى پرده برمىدارد.
نقش و تأثير حضرت خديجه (س) در زندگي سياسي پيامبر - به عنوان كسي كه 25 سال در كنار پيامبر زندگي كرد - تا چه حد بود؟
معمولاً براي هر دين وشريعت جديد و براي هر رهبر، داشتن پشتوانه سياسي و اقتصادي ضروري است تا يك قدرت ظاهري داشته باشد تا مردم در برابر دعوتها و سخنان آن رهبر، مطيع باشند و سر تعظيم فرود بياورند. علاوه بر صفات خود رسول اكرم در درستكاري، امين بودن و راستگويي كه در جامعه مشهور بود و اعمال خود پيامبر در طول حياتشان از نظر دعوتهاي طبقات بالاتر جامعه ، از نظر مالي يا از نظر قدرتي پشتوانه بودن حضرت خديجه براي پيامبر اكرم بسيار مؤثر بود. در خود كتابهاي اهل سنت از قول عايشه آمده كه: «از بس پيامبر از خديجه ياد ميكرد و حتي براي دوستان خديجه قطعات گوشت قرباني ميبرد و هميشه ذكر خير خديجه را ميكرد گاهي من احساس حسادت ميكردم. يك روز گفتم يا رسول الله چقدر اسم اين زن را ميبري او كه پيرزني بيش نبود، حالا شما يك همسر جوان و زيبا داريد!» و پيامبر در جواب عايشه ميفرمايند: «خديجه اولين زني بود كه به من ايمان آورد و در زماني كه همه مرا ترك كردند او ياريام كرد» و باز پيامبر ميفرمايند كه: «خداوند از هيچ زني به من فرزند نداد و فقط از خديجه به من فرزند داد» و اين هم از نكات جالبي است كه داشتن ريشههاي طاهر و پاك تا چه حد اهميت دارد.
ما فرزند حضرت خدیجه(س) هستیم
آیت الله جوادی آملی با تاکید بر اینکه ما فرزند حضرت خدیجه(س) هستیم، گفت: آیا سزاوار نیست شخصیت حضرت خدیجه(س) را معرفی کنیم؟ آیا نباید ما دنبالهرو راه مادرمان باشیم و از ایشان تبعیت کنیم؟ آیا وقت آن نیست مانند ام المومنین ربا را کنار بگذاریم؟
این مرجع تقلید با بیان اینکه کافر فاقد برهان است، ابراز داشت: جاهلیت دارای فرهنگ تقلید و دلالی بود، اما در این فضا، حضرت خدیجه بانویی موحده و عالمه بود و ما فخر می کنیم که چنین مادری داریم و دوازده معصوم از ایشان است.
آیت الله جوادی آملی بیان کرد: در دوران جاهلیت که ربا پیمان رسمی و دامن فروشی یک تجارت رسمی بود، حضرت خدیجه(س) بر هر دو را خط بطلان کشید. درحالی که با ربا می توانست پادشاهی کند. ایشان ربا را تحریم کرده و اقتصاد را عوض کرد. تبدیل فرهنگ جاهلیت به فرهنگ عقلانی، تحریم مراکز فساد مجازی و حقیقی، و تعویض اقتصاد ربوی به اقتصاد اسلامی هم وظیفه ماست. ما باید راه مادرمان را برویم، تنها زیارت کافی نیست باید راه ایشان را برویم.
وی ادامه داد: هیچ کمالی در اسلام مشروط به جنسیت نیست، پشتوانه رسالت ولایت است و ولایتی که پشتوانه رسالت است مشروط به جنسیت نیست. علم امام نامحدود است به این خاطر که متصل به ذات اقدس الهی است و مرتبط به نامحدود هستند در حالی که خودشان محدود هستند. این خطا بردار نیست و در چنین فضایی حضرت خدیجه(س) این راه را طی کرده است. آنجه که کمال است فقاهت است نه مرجعیت.
وی اظهار داشت: چرا به همچین بانویی اقتدا نمی کنیم؟ ما شناسنامه داریم و حضرت خدیجه مادر ماست. چرا ما راه مادرمان را پیش نمیگیریم؟ چرا غرق فساد و ربا شده ایم؟ حضرت خدیجه(س) ام المومنین فرهنگی و فقهی و عفافی و اجتماعی و اقتصادی است.
منابع: خبرگزاری مهر، خبرگزاری بین المللی قرآن، پرسمان دانشجو، خبرگزاری تسنیم
دوشنبه 96/03/15
در این مجموعه بر آنیم که بخش هایی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی امام راحل را از زبان و قلم دانشمندان و متفکران آزاد اندیش جهان بخوانیم:
سخن را با روایتی مشهور که عده ای از بزرگان معاصر آن را با شخصیت حضرت امام خمینی رحمه الله تطبیق نموده اند آغاز می کنیم: امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمود: “رجل من اهل قم یدعو الناس الی الحق، یجتمع معه قوم کزبر الحدید، لا تزلهم الریاح العواصف و لایملون من الحرب و لایجبنون و علی الله یتوکلون والعاقبة للمتقین; مردی از اهل قم [به پا می خیزد و] مردم را به حق [و حمایت از آن] فرا می خواند. گروهی به گرد او می آیند که مانند قطعه های آهن هستند، تندبادهای [حوادث و مشکلات] آنان را متزلزل نمی کند و از جنگ خسته نمی شوند و [از چیزی] نمی ترسند و بر خداتوکل می کنند. پیروزی نهایی از آن پرهیزگاران است.
بخش اول: امام خمینی رحمه الله از منظر دانشمندان مسلمان
1- او یک آیت حقیقی از الله بود
پروفسور “حامد الگار ” استاد اسلام شناسی در دانشگاه کالیفرنیای آمریکا می گوید: “یک مسلمان هرچه قدر بخواهد از یک شخصیت بزرگ معنوی تعریف و تمجید کند، به خاطر آنکه بزرگی و عظمت تنها از آن خداست و نمی توان شخصی غیر از خداوند را با این صفات خواند، بهتر است در عوض به کارگیری چنین لفظی گفته شود که عظمت و بزرگی خداوند بنحو نادری در آن فرد جلوه پیدا کرده و او را به آیتی از “الله ” مبدل ساخته است. امام خمینی رحمه الله قطعا چنین آیتی بود. هرکس که سعادت حضور درکنار او را داشته باشد می داند، زیارت وی حتی هنگامی که او یک کلمه سخن نیز نمی گفته، عمیق ترین تاثیر را بر روی آدمی می گذاشت. راز این تاثیر در همان ویژگی الهی نهفته است. “
به عقیده این استاد آمریکایی مسلمان، یکی دیگر از ویژگی های رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران آرامشی بود که در امام وجود داشت. او در توضیح این سخن خود می گوید: “آرامشی که در امام وجود داشت، متعلق به فردی بود که با شیوه ای زاهدانه خود را غرق در “اندیشه و عبادت الهی ” کرده بود، اما در عین حال آنچنان به اقدامات سیاسی مهمی دست می زد که به لحاظ گستردگی و تاثیر، در هیچ فرد انقلابی وجود نداشت وبه خاطر چنین ویژگی وی بود که در شخصیت او نوعی تکامل و همه جانبگی ایجاد کرده بود، به طوری که از عابد گرفته تا عامی و از عارف گرفته تا قاضی، همه را تحت تاثیر قرار می داد. در یک کلام، “زندگی او تجلی عمل صالح و ایثار بود و او در این دنیا چنان به سر می برد که گویی دائما مجذوب عز قدس الهی است و دقیقا به این دلیل بود که میلیون ها مسلمان جهان از ممالک مختلف به او عشق ورزیده و به راهش ایمان آوردند.
2- اهتمام ویژه به حفظ اسلامیت نظام
دکتر ادریس کتانی نویسنده معروف مراکشی و از اعضای مجمع کبار العلماء مغرب می گوید:
“به عقیده من مهم ترین کارامام خمینی رحمه الله حفاظت از اسلامی ماندن انقلاب پس از پیروزی بود. برای توضیح مطلبم نیاز دارم قسمتی از تاریخ معاصر را که، خود شاهد آن بوده ام برای شما بازگو کنم.
من در متن انقلاب بزرگ مردم الجزایر بودم. در آن انقلاب همه مردم مسلمان بودند و با شعارهای اسلامی و با دست خالی استعمار 130 ساله فرانسه بر ماورءالبحر را پایان دادند. اما بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، سوسیالیست ها مسلمانان را کنار زدند و حاکمیت خود را بر مردم تحمیل کردند. زیرا انقلاب مردم اسلامی الجزایر کادر رهبری اسلامی نداشت. همان روزها، درست چند روز پس از پیروزی، “تیتو ” ، “ناصر ” و “نهرو ” به الجزایر آمدند تا رسما سوسیالیست بودن مبارزات مردم را اعلام کنند. ولی نکته مهم در انقلاب اسلامی ایران، اصرار امام خمینی رحمه الله بر اسلامی ماندن حکومت بود. رمز موفقیت امام هم در این بود که با تکیه بر مردم مسلمان، گروه های مقاومت تشکیل داد و از نیروی انقلابی آنان کمک گرفت ونگذاشت صاحبان قدرت نظامی و سیاسی، حکومت را از دست مسلمانان بگیرند. تشکیل سپاه مردمی، دفاع از انقلاب وحضور مردم مسلمان در صحنه و استفاده از کادرهای اسلامی و مقاومت امام در رهبری اسلامی باعث شد تا غربی ها در تحلیل های خود دچار شکست شوند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یکی از افرادی که برای بررسی و دیدار از انقلاب ایران به کشور شما سفر کرد، یک وکیل دادگستری مغربی و دبیر کل حزب اتحاد سوسیالیستی مراکش بود که در بازگشت نوشت: “انقلاب و رهبری امام به نحوی است که غربی ها حتما در مورد آن نمی توانند تئوری های درستی ارائه کنند. “
فرصت را غنیمت می شمارم و اعلام می کنم که کتاب ها و نظریات زیادی از علمای اسلامی علیه امام خمینی رحمه الله دیده ام - چه در داخل و چه در خارج ایران - اما به عنوان یک عالم دینی اذعان می کنم که همه آن ها یا به خاطر جمود اندیشه است و جهل به مسائل سیاسی، یا دگم اندیشی در مسائل اسلامی عامل آن ها بوده است، که به هر حال نظریات معتبری ارائه نکرده اند. رضوان خداوند بر او باد.
3- رهبر 79 ساله و ارتباط عمیق با نسل جوان
آقای احمد هوبر از اندیشمندان مسلمان اهل سوئیس می گوید: “هنگامی که من از سال 79- 1978 (57- 1356) به مطالعه درباره امام خمینی رحمه الله به خصوص از منابع ایرانی شروع نمودم، به طرز عجیبی شگفت زده شدم، چراکه امام خمینی رحمه الله اولین رهبر مذهبی در قرن ماست که انقلابی را به وجود آورد که همزمان سه وجهه مذهبی، سیاسی و فرهنگی را در خود جمع کرده بود. تمام انقلابیون قرن ما نظیر لنین، مائوتسه تونگ یا آدولف هیتلر و موسولینی! یک انقلاب سیاسی و اجتماعی را به وجود آوردند; اما چون آنان بویی از مذهب نبرده بودند، راه و روش هایشان امروزه کهنه شده و طرفدارهایشان به پایان خط رسیده اند، ولی امام خمینی رحمه الله اولین رهبر مذهبی است که دین، سیاست و فرهنگ را یک جا به کار گرفته و به همین دلیل نیز ادامه خواهد یافت.
از جمله کارهای اعجاب انگیز امام خمینی رحمه الله ارتباط عمیق با نسل جوان است. با اینکه او بخش اعظم زندگی اش را شت سرگذاشته بود، اما نسل جوان را به میدان مبارزه می کشانید، اصولا روحیه و شرایط سنی نسل جوان طوری است که بیشتر از همسالان خود تاثیر می پذیرد تا از پیر مردی که در دوران انقلاب حدود 5 برابر سن جوان های کشور از عمر خویش را سپری کرده بود. این در حالی است که رهبران سایر انقلاب ها، در هنگام انقلاب، جوان یا میان سال بوده اند. رمز این توفیق را من در شخصیت منحصر به فرد امام خمینی رحمه الله می دانم که او نه تنها از ارزش های بزرگ اخلاقی - انسانی و ایمان عمیق مذهبی برخوردار بود بلکه عالمی دانشمند و فقیهی آگاه از مسائل جاری بود و درزمینه های سیاست و دانش اجتماعی و اقتصادی اطلاعات وسیعی داشت، زیرا بدون این دانش ها، یک عالم مذهبی به دور از اطلاعات گسترده جهان امروز نمی تواند چنین قدرت نمایی کرده و هیولای وحشتناکی را که به نمایندگی از امریکا و سایر قدرت ها در ایران حکومت می کرد به زیر بکشد.
نکته ظریف دیگری را که من در نهضت امام خمینی رحمه الله احساس کردم این است که انقلاب اسلامی ایران مستقیما از بطن مردم جوشیده است، نه اینکه مثل انقلاب فرانسه از روشنفکرانی چون “ژان ژاک روسو ” ، “ولتر ” ، “دیدرو ” و دیگران تغذیه شود. به واقع باید انقلاب اسلامی را انقلاب مردمی نامید.
بخش دوم: امام خمینی رحمه الله از منظر دانشمندان غیر مسلمان
1- شخصیت شگفت انگیز و بی نظیر تاریخ معاصر
“رابین وود زورث ” ، نویسنده و محقق مسیحی از کشور آمریکا می گوید: “درباره آیت الله خمینی رهبر جمهوری اسلامی، صحبت ها و حب و بغض های فراوانی مطرح شده است. در فرصتی که برای دیدار او پیش آمد، فکر کردم در چنین موقعیت مهمی، تلاش لازم را به کار برم و نتیجه را هرچه شد قبول نمایم.
از نظر دنیای غرب، امام خمینی رحمه الله مظهر سرسختی، غرور و انعطاف ناپذیری بود، حتی آن عده از غربی هایی که من آن ها را ملاقات کرده بودم و آن ها نیز قبلا امام را دیده بودند، ضمن آن که جذابیت رهبری ایشان را انکار نمی کردند ولی رفتار او را فاقد گرمی و خنده توصیف می کردند.
حالا من فرصتی یافتم، تا خودم قضاوت کنم. فرصت برای دیدن کسی که برجستگی و شامخیت شخصیت او ایران را در برگرفته بود، آن که سیاستش باعث تحولات عمیق در ایران و برانگیختن خشم فراوان غرب شده بود.
من در جلو هال (حسینیه جماران) قرار گرفتم، به محض حضور امام روی بالکن حسینیه، جمعیت حاضر یکپارچه از جای خود برخاستند و فریاد زدند خمینی، خمینی، خمینی. اولین باری بود که چنین رفتار عمیقا هیجان انگیز، شادمانه، مبارزانه و احترام آمیز را نسبت به یک انسان مشاهده می کردم. هنگامی که در باز شد و او وارد شد، توفانی از انرژی برخاست. عبای قهوه ای، عمامه مشکی و محاسن سفیدش همه مولکول های ساختمان را به حرکت درآورد. توجه حضار آن چنان متمرکز و میخکوب شد که هر چیز دیگر غیر از او ناپدید شد.
خمینی به مثابه هاله یک نور در حال حرکت به عمق وجدان و آگاهی همه کسانی که در حسینیه جماران حاضر بودند، نفوذ کرده بود. او تمام تصاویر تخیلی را که هرکس قبل از ملاقات با او در ذهن خود ساخته بود، منهدم می کرد. حضورش چنان پرقدرت بود که من خود را در محاصره هیجاناتم و در فاصله بسیار دور از ایده ها و تجارب شخصی قبلی ام احساس می کردم.
من قبلا انتظار داشتم پیرامون حرکات سیما و انگیزه های او و شگفتی های طبیعت واقعی او به تحقیق بپردازم، ولی قدرت خمینی، توفیقات او و قدرت مطلق کنترل و احاطه نفسانی او، همه قالب های ارزیابی ذهنی مرا نابود ساخت و من خود را در حال گرفتن احساس و انرژی که توسط اشعه حضور او در حال تبلور بود یافتم.
خمینی یک توفان بود، با این همه درنهاد این توفان یک سکون و آرامش مطلق وجود داشت. او بسیار شدید و آمرانه بود و در عین حال بسیار آرام بخش. او پاسخگو، باز و پرتاثیر بود. در درون او یک حقیقت ساکن و غیر قابل حرکت وجود داشت، ولی همین بی حرکتی باعث حرکت کلی یک کشور شد.
او یک انسان معمولی نبود، در واقع تمام کسانی را که قبلا ملاقات کرده بودم از عرفا و زهاد تا راهب های بودایی، حکمای هندی و دیگران، هیچ کدام دارای چنین حضور برق آسا و انرژی بخشی نبودند.
برای آن ها که توانستند ببینند و احساس کنند، هیچ گونه ابهامی خمینی یک توفان بود، با این همه در نهاد این توفان یک سکون و آرامش مطلق وجود داشت. او بسیار شدید و آمرانه بود و در عین حال بسیار آرام بخش. او پاسخگو، باز و پرتاثیر بود.
درباره کمالات والای خمینی باقی نماند. این عظمت و کمال در همه جا منعکس بود. در تنفسش، در حرکت اندام و دستانش، در آتش شخصیتش و در آرامش آگاهی و وجدانش ; همه چشم ها به سوی خمینی بود، در آنجا اثری از خودخواهی و خودپسندی نبود.
همه حواس اوبه شکل سرسختانه و در عین حال برنامه ریزی شده ای به همان نقطه ای معطوف بود که به نحو زیبا و عارفانه ای جو آن جمع را جلب کرده بود. علی رغم آن اراده شدید و اخلاق پرصلابت و سازش ناپذیر، روحیه کاملا مثبت و هموار او در حرکت دستانش و صدای صاف کردن حنجره اش و افکار متمرکزش متجلی شده بود.
در حالی که صدها مسلمان عاشق میهن در مجلس، عظمت او را فریاد می زدند و با تحسین و ستایش مطلق از او به وفاداری عاشقانه اش سوگند یاد می کردند، او در درون خود بود و همچنان آرام و بی حرکت باقی مانده بود. چنین صحنه هایی خارج از مرز تصور و حدودی بود که من به آن ها خو گرفته بودم.
خواننده ممکن است این توصیفات را مبالغه آمیز بداند. چنین کسی باید بداند که علیرغم همه شنیده های قبلی ام و علیرغم مطالب متضادی که قبلا دریافت کرده بودم، اولین و واقعی ترین تاثیر شخصیتی [امام] خمینی هیچ ارتباطی با مقولات مطرح شده علیه او نداشت. برای آنکه بتوانید واقعه فهم فوریه را که در شمال تهران (ملاقات در حسینیه جماران) اتفاق افتاد، تصور کنید به مثال های زیر توجه کنید:
برای یک لحظه فشار نوزاد برای رهایی از رحم مادر و ورود به دنیای جدید را تصور کنید و یا لحضه ای که فرد به مردن آگاهی پیدا می کند. ریشه این حقایق خارج از چارچوب تجارب شخصی بود و برای من قبلا قابل تصور نبود، زیرا هرگز تجربه نکرده بودم. حقیقت این است که وقایع خود آفریننده تجارب اند. موضوعیت این تجربه به نظر می رسید اساس و ریشه آگاهی مرا هدف قرار داده است. من مدل این تجربه را به نحوی بالا بردم که تمام احساسات و افکارم را به سوی آگاهی خود هدایت کرد. آری، امام خمینی رحمه الله آن انسان قوی، قدرتمند و شکست ناپذیر بود; و شخصیت او مهم ترین ویژگی اوست و مهم ترین ویژگی حرکت او شناساندن چنین شخصیتی بود.
2- الهام بخش مسیحیان آزاده دکتر جرج موستاکیس روحانی و نویسنده مسیحی از یونان می گوید: “من یک مسیحی هستم ولی به امام خمینی رحمه الله علاقه بسیار زیادی دارم. امام خمینی (ره) اصلاح کننده بزرگ امت اسلامی بوده است. من و سایر مسیحیان آزاده وظیفه خود می دانیم که از ایشان پیروی کنیم. ” “زندگی مذهبی و سیاسی امام خمینی رحمه الله و مبارزات ایشان برعلیه استعمار به روشنی در روند تاریخ ثبت است. ” این کشیش یونانی و استاد فلسفه و جامعه شناسی که وصیت نامه امام را به زبان یونانی ترجمه کرده است در ادامه می گوید: “من یک مسیحی هستم ولی به امام خمینی رحمه الله علاقه بسیار زیادی دارم. امام خمینی رحمه الله اصلاح کننده بزرگ امت اسلامی بوده است. من و سایر مسیحیان آزاده وظیفه خود می دانیم که از ایشان پیروی کنیم. ” آقای مستاکیس سپس احساس خود را راجع به “حسینیه جماران ” چنین بیان می کند: “اینجا زیباترین مسجدی است که در عمرم دیده ام، زیبایی و تقدس آن به خاطر مادیات نیست. به خاطر این نیست که از طلا و یا نقره و یا بلور ساخته شده باشد، بلکه به خاطر روح بزرگ امام خمینی رحمه الله است. ” آقای جرج موستاکیس گفتار خویش را با دعای ویژه مردم یونان به پایان می برد: “پروردگارا! ای خداوند قادر مطلق! روح محبوب امام عزیز، خمینی بزرگ را قرین آرامش ابدی خویش گردان و او را تحت عزت و جلال ملکوت و هم جوار ارواح طیبه ابراهیم، اسحق و یعقوب و تمامی انبیاء دیگر قرار ده. آمین.
3- عشق عمیق یک ملت “دکتر فوسبری ” کشیش و رئیس دانشگاه های کاتولیک آمریکای لاتین می گوید: “امام خمینی با استفاده از ریشه های فرهنگی اسلامی موجب حرکت تاریخی ملت خویش گشت. وی توانست با یک انقلاب مذهبی سیاسی، حرکت عظیمی در کشورهای اسلامی به وجود آورد. او راهی را به روی ما گشود که مهم ترین پیام آن امکان بازیابی ماهیت معنوی و قدرت الهی و ایمان به خدا بوده است. امام با بازگشایی این راه، وجدان معنوی غرب را شدیدا به لرزه در آورد هرچند رسانه های گروهی غرب سعی در پوشاندن و مخفی ساختن آن داشته باشند. ” دکتر فوسبری، مراسم عزاداری ملت ایران را نمونه هایی از عشق عمیق یک ملت نسبت به معشوق خود دانسته و اشک ده ها میلیون ایرانی را در سوگ رهبر از دست رفته شان، عزای یک ملت در فقدان امام خود خوانده و اضافه می کند: “عکس العمل میلیونی مسلمانان در غم از دست دادن تنها یک سیاستمدار نبود، بلکه درد جدایی کسی بود که ماهیت فرهنگی یک ملت را به وی بازگرداند و راه آزادگی را به جهانیان آموخت.
منبع: خبرگزاری تسنیم
پنجشنبه 96/02/07
به گزارش رابط خبر ، مرکز فقه و اصول النفیسه سومین جلسه اخلاقی از سلسله نشست های آداب طلاب با تکیه بر کتاب منیه المرید شهید ثانی برگزارکرد .
این نشست با عنوان «خلوص نیت در اعمال و وسوسه شیطان»، روز دوشنبه مورخ 96/01/28 باحضور استاد ارجمند محمد علی اسکندری، مدرس و پژوهشگر حوزه برگزار شد.
آقای اسکندری با بیان مقام و منزلت خلوص و پاکی نیت، نیت را از خود عمل رسا تر و کارسازتر دانست و با استناد به حدیث قدسی«الأخلاص سرٌّ من اسراری استودَعَهُ قلبَ مَن اَحبَبتَهُ مِن عِبادی؛ اخلاص رازی از رازهای من است که در قلب بنده ای که دوستش دارم جای می دهم.»، خلوص در نیت را مدار قبولی اعمال انسان و میزان ارزیابی در روز قیامت برشمرد .
استاد حوزه متذکر شد فرد باید از دو گروه از فقها و دانشمندان برحذر گردد. گروهی که قطاع الطریق اند همچنان که روایت شده ؛«خداوند به داود(علیه السلام) وحی کرد : میان من و خودت دانشمند فریفته ی دنیا را واسطه قرار نده که تو را از راه دوستی من دور سازد، اینگونه عالمان راهزنان بندگان جویای من هستند. کمترین و ناچیز ترین رفتاری که من با آنان در پیش خواهم گرفت این است که شیرینی مناجات با خود را از دلشان برمی دارم » وگروه دوم؛ حرفه دنیا داری را در پیش نگرفته از سلطان جائر پیروی و به او کمک کردند و در منجلاب مطامع دنیا غرق شدند. در طول تاریخ اهل بیت آزاد منش زندگی کردن، پیروی نکردن و فاصله گرفتن از سلطان جائر را به بشریت آموخت. پیروان وفقهای شیعه آن را الگو و سر لوحه کار خود قرار دادند.
وی مهمترین اصل عملی کردن اخلاص را حضورقلب دانست که حضرت امام (ره) تکنیک بدست آوردن آن را در کتاب آداب الصلاه ذکر کردند قلب انسان مثل کودک است که می خواهد الفاظ را یاد بگیرد که با تکرار و ممارست به این هدف می رسد. همچنین ملا احمد نراقی در کتاب معراج السعاده بیان می دارد روش کسب حضور قلب در نماز با تمرین حاصل می شود.
ایشان خاطر نشان کرد، راه ورود شیطان گرفتن خلوص است با جستجو در اعمال خود، متوجه شائبه های گناه در اعمالمان می شویم .اگر انسان با وجود مال و شهرت و مقام ، خشنود شود. درجه خلوصش پایین است.
ایشان در ادامه شرح حالی از آیت الله سید محمد خوانساری به نقل از آیت الله اراکی برای مبارزه با وسوسه شیطان عنوان کرد: «ایشان در زمان طاغوت، لباس مرجعیت را درآورد و به جنگ با انگلیسی ها در جنوب کشور پرداخت و4 سال به اسارارت آنها در آمد، ایشان به مرحله ای رسیده بودکه ابواب القلب شده بود. یعنی نگهبان بر قلبش داشت تا افکار شیطانی به درونش نفوذ نکند. من هفت سال در کنار منبر ایشان نشستم تا بتوانم از جمال ایشان استفاده کنم».
مدرس حوزه تصریح کرد بعد از اخلاص، غرض از طلب علم، عمل است. باید علم لاینفع را جدا کنیم. پس باید تلاش کرد تا مرز بین عمل به اوامر و نهی از نواهی خداوند مشخص شود. هر کسی که علمش افزون ولی هدایتش افزون نشود فایده ای ندارد.
مهمترین آفات طلاب این است که خود را مشغول می کنند به یکسری از علوم اصلیه و غافل از اصلاح نفس می شوند.در صورتی که نباید غافل شود از آن اعمالی که رضایت پروردگار در آن است. محاسبه نفس است که مشخص کننده ی نافع بودن علم است در جهت تشخیص امراض درونی فرد.
چهارشنبه 96/01/23
به گزارش رابط خبر مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه، همزمان با میلاد با سعادت مولی الموحدین حضرت علی (علیه السلام) وتقارن آن با ایام انتخابات، جلسه بصیرت افزایی با حضور حجت الاسلام میثم حاجی احمد مسئول سازمان بسیج طلاب اصفهان، مدرس حوزه و دانشگاه و متخصص در فضای مجازی در تاریخ 21/1/96برگزار شد.
حجت الاسلام حاجی احمد در ابتدا ضمن تبریک میلاد حضرت علی (علیه السلام) با تقسیم تاریخ اسلام به 5 دوره ؛ بعثت را آغاز اسلام، و غدیر، عاشورا و مهدویت ؛به ترتیب استکمال، حفظ و جهانی شدن اسلام دانست . ایشان در ادامه خاطر نشان کرد برای رسیدن به جهانی شدن اسلام، مهدویت نیازمند مقدماتی است که این مقدمات قطعا با انقلاب اسلامی حاصل می شود .
مدرس حوزه و دانشگاه با بیان نکاتی ازحوادث سقیفه، یهود را مهمترین عامل جنگ نیابتی در آن زمان برشمرد و آنان را مهره چینان سقیفه و برنامه ریز جنگ های زمان خلافت حضرت علی (علیه السلام) دانست. وی اذعان کرد حضرت زهرا (سلام الله علیها) اولین کسی است که با بصیرت ، مقاومت و جهاد تا پای جان خود و فرزند نقش خود را در کنار ولایت ایفا کرد و این همان جهاد کبیر است که حضرت آقا با تمسک به آیه 52 فرقان بیان فرمودند :« با تبعیت نکردن از دشمن در همه حیطه ها باید دست رد به سینه او زد .»
مسئول سازمان بسیج طلاب با بیان نظریه ساموئل هانتینگتون متخصص علوم سیاسی ونظریه پرداز برخورد تمدنها که به پیشبینی کشمکش جهان غرب با جهان اسلام شهرت جهانی پیدا کرده، معتقد است: تنها فرهنگی که لیبرال دموکراسی آمریکا را به خطر می اندازد فرهنگ انقلاب اسلامی است. وی در ادامه تصریح نمود: مذاکره در جنگ بین حق و باطل جواب نمی دهد و سازش با دشمن او را جری تری و نتیجه عکس می دهد. تنها راه حل، مقاومت است. امروزمنافقین و دشمنان با شایعه پراکنی و نفوذ در نامزدهای کاندیدها سعی درتخریب چهره های انقلابی دارند و حال آنکه آرمان انقلاب اسلامی،طبق بیانات مکرر رهبر کبیر انقلاب، استکبار ستیزی است.
حاجی احمد در ادامه افزود :دشمن در برابر جمهوری اسلامی احساس خطر کرده و راهبرد دشمن ایجاد جبهه ای عظیم، وسیع، نامتناجنس و هدفشان نابودی و مهار کردن انقلاب اسلامی است که با تغییر در سبک زندگی، تجمل گرایی و تغییر سلیقه ها در بعد اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی حاصل می شود.
وی تشکیل و اهتمام به جبهه مردمی نه حزبی، بصیرت داشتن و تکیه بر عناصر ماندگار اسلام ، ولایتمداری، حضور حداکثری مردم در میدان و انتخاب اصلح، از را هکارهایی است که مقام معظم رهبری در مقابل اقدامات و هجمه های دشمن برشمرد.
متخصص فضای مجازی در پایان با تکیه بر فرمایشات حضرت آقا در چند سال اخیر؛ معیار و شاخصه های فرد اصلح برای ریاست جمهوری را متذکر شدو گفت : در بحث تبلیغات باید مواظب باشیم که جامعه دوقطبی پیش نیاید، مدد خواستن از خداوند برای شناخت فردی اصلح ، مشورت با افراد مطلع و مطمئن و تحقیق، برای همه افراد امری ضروری است .
پنجشنبه 96/01/17
به گزارش رابط خبر مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه نشستی با عنوان«آشنایی اجمالی با شیعه انگلیسی» با حضور حجت الاسلام مهدی مسائلی ، محقق و پژوهشگر ، مدرس حوزه وهمچنین متخصص در رشته فرق و عقاید در تاریخ 01/14/ 96برگزارکرد .
حجت الاسلام مسائلی در ابتدای بیانات خود تفاوت میان عنوان"شیعه انگلیسی” و"تشیع انگلیسی” را تبیین کرد و گفت : تشیع انگلیسی به اندیشه های افراطی و فرقه گرایانه یی گفته می شود که ترویج آنها دشمنان را در رسیدن به اهدافشان یاری می کند. گر چه ممکن است افراد ناخواسته و از روی جهل، تعصب، غفلت، جاه طلبی و… به ترویج این تفکرات و رفتارها بپردازند. وی شیعه انگلیسی را مزدورانی دانست که نظام سلطه، مستقیما آنها را به خدمت گرفته تا به گسترش و هدایت تشیع انگلیسی اقدام کنند.
ایشان در ادامه تصریح کرد : بکار بردن تعبیر تشیع انگلیسی برای جریان و گروهی ، مستلزم ارتباط مستقیمشان با انگلیس نیست؛ شیعه انگلیسی جهت سوء استفاده از احساسات مذهبی و چه بسا افراطی آنها ماموریت فتنه انگیزی در جهان اسلام را دارد و با چند واسطه مروج اسلام آمریکایی و سکولار است. وی با ارائه سندهای تصویری از مروجان این تفکر در شبکه های ماهواره ای وابسته به انگلستان، دلایلی را جهت ارتباط این تفکر به غرب را اثبات نمود.
مدرس حوزه مقابله با اسلام اصیل در جبهه درونی و خاصیت ضد تبلیغی علیه شیعه را، از برنامه های اصلی تشیع انگلیسی بر شمرد و خاطر نشان کرد تشیع انگلیسی ستیز با مسلمانان را از اولویت های خویش می داند و با مبارزه درون مذهبی و با ایجاد تزلزل در تفکرات شیعیان، آنها را از تفکر انقلابی و خط مقاومت اسلامی دور کرده و حزب الله لبنان را که پیرو و حامی ولایت فقیه است را ، حزب الشیطان معرفی می کند.
مسائلی در همین راستا افزود: تشیع انگلیسی در تبلیغات خود چهره ای متفاوت و ناپسند از تشیع به جهانیان ارائه می کند و در این مسیر جاذبه های تشیع را به دافعه تبدیل کرده است که از جمله می توان به انتشار کتاب الفاحشه الوجه الاخرلعائشه توسط یاسر الحبیب اشاره کرد که این امر موجب بر انگیخته شدن احساسات اهل سنت و ایجاد هجمه های بر علیه شیعیان شد.
محقق و پژوهشگر حوزه، از مختصات فکری و رفتاری تشیع انگلیسی به ترویج افراط گرایی در شعائر مذهبی از جمله؛ قمه زنی و لعن علنی، مخالفت با علوم عقلی و توجه به ظاهر گرایی، عدم دخالت روحانیون در تصدی امور کشور و غیر قابل اجرا بودن حدود اسلام تا زمان ظهور حضرت مهدی(عج الله) وهمچنین عدم تشخیص حق و باطل در زمان کنونی، اشاره کرد. که منتسبان به این جریان با به کار بردن عنوان «شعیره » درباره قمه زنی، هر گونه مخالفت با اینگونه عزاداری را حرام و انجام آن را اصل تشیع معنا و به راحتی مخالفان قمه زنی را از دایره تشیع خارج می کنند. صادق شیرازی طرفداران قمه زنی را، علوی و مخالفان آن را اموی می داند و یاسر الحبیب از مروجان این تفکر با بیان مکاشفه ای جعلی، حکم مخالفت با قمه زنی را محاربه با امام زمان دانست.که همین امر موجب گسترش آن در بین تشیع انگلیسی شده که چهره ی شیعه را در اذعان عمومی وهن آلود و خشن معرفی می کند.
شنبه 95/12/28
مقام معظم رهبری : اگر من رهبر انقلاب نبودم حتما رئیس فضای مجازی کشور می شدم
به گزارش واحد خبر مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه؛ این واحد حوزوی در تاریخ95/12/26 نشستی با حضور جناب آقای جمشیدکیانی همکار مرکز فناوری واطلاعات قم ، به منظور انگیزه سازی و تبیین ضرورت حضور طلاب در فضای مجازی برگزار کرد .
آقای کیانی در ابتدا با بیان این مطلب که هدف از حضور در فضای مجازی صرفا ایجاد کانال ، وبلاگ،سایت ویا گروه نیست بلکه هدف، حضور مؤثر و تأثیر گذار با خروجی مناسب است. باید ابتدا ضرورتها را شناخت و روش مقابله با آسیب ها و تهدیدات را آموخت.
وی با استناد به بیان رهبری که فرمود: : باید با استفاده از تواناییها و استعدادها ی جوانان کشور و با سیاست گذاری های صحیح، اقدامات سنجیده و هماهنگ، بدون از دست دادن زمان به سمت خروج از حالت انفعال و حضور فعال در عرصه فضای مجازی و تاثیر گذار، تولید محتوای متقن و جذاب حرکت کنید؛ درباره ضرورت و اهمیت تاثیر گذاری در این فضا تاکید کرد.
همکار مرکز فناوری و اطلاعات ،لزوم شناخت روحانیون از فضای مجازی و جلوگیری از اجرای نقشه های دشمنان برای انحراف جوانان دراین محیط،مقابله با روش شبهه پراکنی دشمنان را از تاکیدات دیگر حضرت آقا به روحانیون برشمرد و افزود علمای عظام و مراجع تقلید از جمله آیت الله جوادی آملی و حضرت آیت الله مکارم شیرازی در بیانات خود تخریب و سازندگی را حرف نخست فضای مجازی می دانندکه حقیقتی است که نمی توان از آن فاصله گرفت و ارزش کار در آن به اندازه ارزش انقلاب اسلامی است .
کیانی، فراهم آمدن امکانات بی نظیر برای دسترسی بیش تر به مباحث دینی و معنوی، ضعف کمی و کیفی محتوای اینترنت برای دین پژوهان و مطالعات دینی، وجود دیدگاه های مختلف، آرا و برنامه های غربی در مورد موضوعات اسلامی (موجب تحمیل تفکر غربی و انحراف افراد در سنین گوناگون)، بازگشت و اقبال نسل جدید جهان به دین و معنویت، همزیستی قابل توجه دین و فضای مجازی،گسترش فعالیت های ضد دینی و اشاعه افکار و اندیشه های باطل، را از نواقص و مزایای فضای مجازی دانست که هر فرد قبل از ورود به آن باید بدان ها توجه و اهتمام داشته باشد.
سه شنبه 95/12/10
به گزارش رابط خبر مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه؛ این واحد حوزوی به مناسبت «هفته امور تربیتی و تربیت اسلامی » در تاریخ 9/ 12 /95 نشستی با حضور جناب آقای محمدسجادی زاده روانشناس و مدیر فرهنگسرای خانواده، ویژه طلاب و کادر برگزارکرد.
محمد سجادی زاده با طرح چند سؤال جلسه را آغاز کرد و گفت: آیا هر دخالتی بد است؟ آیا واکنش نشان دادن زوجین به خاطر دخالت اطرافیان، ضروری است ؟ وی در ادامه افزود: در زندگی با دلسوزی ها و دخالتهای به جا و بیجا روبرو هستیم، دخالتهای که اگر بر تصمیم گیری فرد تأثیر بگذارد، سرآغاز مشاجرات و عدم تعامل زن و شوهر با اطرافیان را در پی دارد.
ایشان خاطر نشان کرد، آنچه حائز اهمیت می باشدآن است که بدانیم دخالتها، نظر دادن ویا اعمال نظر از طرف آنهاست. در چنین مواقعی جهت تصمیم گیری، زن و شوهر می توانند از بین 4 گزینه پیش رو، یکی را انتخاب کنند ؛1-علاقه های خود فرد 2- علاقه همسر،3- علاقه دیگران و4- مصالح زندگی، که عقل سلیم حکم به مصالح زندگی می کند.پس تنها عامل دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی، خود زن و شوهر هستند.
مدیر فرهنگسرای خانواده، اولین راهکار جهت عدم بروز چنین مداخله هایی را تصحیح نگاه پدر و مادر خود و همسر دانست. با توجه به آن که والدین حقی برگردن عروس و داماد دارند ،گاهی دخالتهای دلسوزانه آنها به نفع زوجین نمی باشد و شرع مقدس هم به هیچ وجه برای دخالت پدر و مادر در زندگی زناشویی، جایگاهی قائل نشده است.
وی احترام به والدین خود و همسر را از دومین راهکارعنوان کرد و گفت: اسلام در حوزه زناشویی به افراد اجازه دخالت نمی دهد. اما همان طوری که والدین وظیفه امر به معروف و نهی از منکر به دیگران را دارند به طریق اولی این وظیفه نسبت به فرزندان خود بیشتر است و در مقابل وظیفه فرزندان، حفظ احترام به هر نحو ممکن و بر آورده کردن مایحتاج ایشان در حد توان است .
سجادی زاده حفظ استقلال در خانواده را از دیگر راهکارهای جلوگیری دخالت اطرافیان در زندگی زوجین دانست و اذعان داشت، درتمام تصمیم گیریها زن و شوهر باید با هم عمل کنند .
ایشان مدیریت معاشرت با خانواده های مداخله گر، توجه به نوع حرف زدن وعدم درخواست راه حل ازایشان، محدود کردن برخی ارتباطات و مهمتر از آن رعایت ادب و پاسخ گویی کریمانه در رد دلسوزی های نا بجای اطرافیان، را از دیگر راهکارهای برخورد با افراد مداخله گر، بیان کرد.
وی در پایان با بیان اینکه همه ی شما در رابطه با اطرافیان و نوع برخوردشان با خودتان مسئول هستید؛ اظهار داشت: مسئول تنظیم ارتباط عروس با خانواده داماد، داماد و مسئول تنظیم ارتباط داماد با خانواده عروس، عروس می باشد.
در پایان این نشست یک ساعته ، استاد در ضمن پاسخگویی به پرسش طلاب ، راه های ارتباط با فرهنگسرای خانواده، خدمات و امکانات آن را معرفی کرد . همچنین بسته های فرهنگی شامل بروشورهایی با موضوعات (دلسوزی های بجا و دخالتهای بیجا در زندگی همسران ،در روابط همسران پیش داوری ممنوع ,آقا خانم برای همسرت جذاب باش ،12 راهکار بقای مدیریت مشاجرت خانوادگی و4شماره بروشور مثبت خانواده) از طرف فرهنگسرای خانواده به طلاب شرکت کننده، تقدیم شد.
سه شنبه 95/12/03
مرکز فقه و اصول النفیسه ؛اقدام به برگزاری سلسله نشست های آداب طلاب با تکیه بر کتاب منیه المرید شهید ثانی کرد .
دومین جلسه، با عنوان همنشینی با علما و خلوص نیت در اعمال ، در روز دوشنبه مورخ 95/12/2باحضور استاد ارجمند محمد علی اسکندری مدرس و پژوهشگر حوزه، برگزار شد.
آقای اسکندری با بیان حدیثی از حضرت امام صادق (علیه السلام) که فرمودند :مَن تَعَلَّمَ العِلمَ و َعَمِلَ بِهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَكُوتِ السَّماواتِ عَظيما فَقيلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ و َعَمِلَ لِلّهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ؛
هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها به بزرگى ياد شود و گويند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل كرد و براى خدا آموزش داد.
وی افزود لقمان حکیم در مزیت همنشینی با علما به پسرش گفت":پسرم اگه دیدی قومی خدا را یاد می کنند با آنها بنشین اگر تو عالم باشی، باعث می شود علمت برایت نافع می گردد . اگر جاهل باشی،آنها به تو تعلیم می دهند و اگر در رحمت خدا باشند،آن رحمت شامل حال تو نیز می گردد. اما اگر دیدی قومی یاد خدا نمی کند با آنها ننشین، زیرا اگر تو عالم باشی علمت به تو نفعی نمی رساند و اگر جاهل باشی،جاهل تر می شوی و اگر قرار باشد از عذاب خدا به آنها برسد، تو نیزدر امان نخواهی ماند.
استاد حوزه با بیان احادیثی از فضیلت علم و عالم نسبت به غیر و تفاوت درجات آنها، از بین دلایل و رهنمودهای عقل یک وجه آن را ذکر کرده وگفت: آنچه در ظرف عقل و ذهن انسان می گنجد و ما آن را معقولات می نامیم، به دو بخش تقسیم می شود. موجود و معدوم. هر عقل سلیمی گواهی می دهد که موجود بر معدوم برتری دارد . موجودات یا جماد هستند یا نامی ها که نامی ها افضل ازجماد هستند. نامی ها به حساس و غیر حساس تقسیم می گردند.که عاقل و غیر عاقل از تقسیمات موجودات حساس هستند. در مرتبه آخر عاقل به جاهل و عالم تقسیم می شود در اینجا شهیدثانی (نگارنده کتاب آداب طلاب) شرافت عالم را بالاتر و برتر از دیگر موجودات بیان می کند.
ایشان با بیان آداب و وظایف معلم و شاگرد خاطر نشان کرد: بعضی از آنها بصورت مشترک بین شاگرد و استاد و برخی مختص به هر یک از آنهابوده و دسته سوم، وظایف معلم و متعلم در درس و سایر اشتغالات است.
وی در ادامه تاکید داشت قبل از انجام عمل روی خلوص نیت متمرکز شوید که سود و نتایج اعمال هر انسانی به نیت او وابسته است و بر همین اساس اعمال او ارزش گذاری می شود .
مدرس حوزه وجه الله ، امتثال امر خدا ، اصلاح نفس ، ارشاد بندگان به سوی دستورات دین و تسویه و پاکسازی درون از غیر خدا را از مراحل خلوص برشمرد و گفت وجه الله زمانی است که انسان دچار مشکلات سخت می شود و از اسباب مادی ناامید و مأیوس شده به سمت خدا می رود.
آقای اسکندری در ادامه دو دسته از علمارا برشمرد؛ گروهی که از علم و آگاهی خود سود برده آنرا بدون هیچ چشم داشت ومنفعت طلبی، در اختیار دیگران قرار می دهد .برای چنین عالمی تمام جانداران عالم ، از خداوند متعال برای او طلب رحمت و مغفرت می نمایند. و در روز قیامت با شوکت و جلال چشم گیری محشور وهمدم و همنشین پیامبر ان و اولیاء می گردد. در مقابل دسته ای از علما در عوض علم آموزی خود از دیگران، طلب منافع مادی می کنند. چنین علمایی در روز قیامت با لگام آتشین در میان مردم حاضر و به این صورت تا روز رستاخیز شکنجه می شوند تا زمانیکه از محاسبه الهی فارغ شوند .
مدرس و پژوهش گر حوزه با بیان احادیثی در مذمت عالمی که هدفش دنیاست، اذعان کرد: علم، انسان را به زهد دعوت می کند و کسی که برای رقابت ،مرئا و یا جلب توجه علم بیاموزد، خدا او را وارد آتش شده و در نتیجه از لذات و نعمتهای اخروی محروم می گردد .
پشت سر انداختن دنیا، صبرو ریاضت در راه کسب علم، پاک نگه داشتن ظرف علم ، دوری از نشست و برخاست با افراد جاهل و سفیه، فرا گرفتن دانش از اهل علم و مهمتر از آن عمل به علم از توصیه های پایانی استاد بود.