مباني فقهي حقوقي مشاركت سياسي بانوان

چکیده:

مشارکت، تداعي‌کننده‌ي آزادي فطري انسان در تعيين سرنوشت جمعي خويش است وبه دلیل گستره وسیع این فرایند، مشارکت سیاسی را می‏توان به مجموعه‏ای از فعالیت‏ها و اعمال تعریف کرد که به نوعی به افزایش قدرت یک جامعه منجر می گردد .وقتی بحث از حضور زنان بعنوان نیمی از افراد جامعه مطرح می گردد یک بحث جنجال برانگیز را به همراه می آورد وعده ای با استناد به برخی آیات به مخالفت بر می‌خیزند،لذا ضرورت داردبه مبانی مشارکت بانوان در قرآن وسنت پرداخته شود وثابت شود که زنان هم بخاطر تساوی کرامت و حیثیت انسانی دوشادوش مردان در مشارکت سهیمند و منع زنان از حضور در جامعه با فرمان عقل سلیم ومبانی فقهی وحقوقی سازگار نیست.
گرچه این رساله در پی تبیین مبانی حق مشارکت بانوان در اسلام است ولی بدیهی است که نقطه عطف آن باید در بیان ادله جواز باشد و برمبنای آن ادله و مبانی استنباطی از آن ثابت نماید انگیزه شارع بعنوان مبنا در مشارکت اموری است که در مصادیق مشارکت بارز است و عموم (زن ومرد)را در بر می‌گیرد. با این نتیجه می‌تواند مورد استفاده‌ى نهادهاى تصمیم ساز امور زنان باشد. یکى از مهم‌ترین این نهادها مجلس شوراى اسلامى است که با تصویب قوانین حامى توسعه مشارکت زنان در همه عرصه‌ها ؛ مى‌تواند گام مهمى براى عملى شدن این موضوع در جهت هموار کردن شرایط براى افزایش مشارکت سیاسى زنان، بردارد.
كليد واژه ها: مشارکت، مشارکت سیاسی، مشارکت سیاسی بانوان، حضور زن، قضاوت.

 

نگارنده
اكرم احمدي

معناشناسی حزن در قرآن

 

چکیده
یکی از راه های دستیابی به دقایق معنایی و پی بردن به مقصود اصلی گوینده معناشناسی است و از آن جایی که قرآن، معجزه الهی است و از سطوح معنایی متعددی برخوردار است و نقش مهمی در سعادت بشر دارد؛ لذا می توان گفت: استوارترین و مطمئن ترین روش در شرح آیات، ره یابی به عمق معنای واژگان قرآن است که بایستی به این مهم جامه عمل پوشاند تا به تفسیری در خور با مراد خدای حکیم دست یافت. پژوهش حاضر در صدد تبیین جایگاه معنایی واژه ی کانونی حزن، به شیوه ی معنا شناسی مکتب بن(= قومی فرهنگی) با الهام از روش ایزوتسو است و به منظور ترسیم میدان معنایی این واژه در قرآن کریم صورت گرفته است. برای معناشناسی این واژه و به منظور دستیابی به میدان معنایی این واژه لازم است که در سه حیطه‌ی معناشناسی واژگانی، میدان های معناشناسی و مطالعات متنی فعالیت صورت گیرد. در حیطه بررسی واژگانی حزن، معنای اساسی بدست آمده ؛ اندوه و غصه شدید است و با مطالعه و بررسی جهان بینی و فرهنگ قومی عرب جاهلی در قبل از اسلام نیز واژه حزن و واژه های مترادف نسبی آن به همان معنای اساسی اندوه و غصه شدیدآمده و تطورات معنایی نداشته است. همچنین گستردگی میدان معناشناسی حزن در قرآن و نیز چگونگی گستردگی آیات در این میدان از بررسی واژه ها و عبارت های مترادف، متضاد، واژه ها و عبارت های مرتبط از لحاظ فعالیت و انفعال و واژه ها ی ملازم به دست می آید. بر اساس این روش، با مطالعات متنی واژه ی حزن و کشف واژه های کلیدی و کانونی و جهان بینی حزن می توان به تعریف معنا شناسانه ی حزن که همان «تبعیت نکردن از هدایت الهی و نداشتن سکینه و آرامش و یاری الهی به دلایل مختلف» است؛ دست یافت.
کلید واژه ها: زبان شناسی، معنا شناسی، حزن در قرآن، میدان های معنا شناسی، مطالعات متنی

نگارنده :
پروین اختریان

رابطه اختلاف قرائات با عدم تحريف قرآن

چکیده

قرآن كه معتبرترين منبع معارف اسلام و معجزه جاودان رسول گرامي(صلي الله عليه و آله وسلم) است تنها كتاب آسماني است كه از تحريف مصون مانده و بشر از آوردن حتّي سوره‌اي كوچك‌ همانند آن عاجز است. مسأله مصونيت قرآن از تحريف از جهات مختلف داراي اهميت فوق‌العاده‌اي است و اگر مصونيت قرآن از تحريف به اثبات نرسد هر گونه استدلال به آيات قرآن مورد ترديد قرار مي‌گيرد.
از طرفي وجود اختلاف قرائات در تاريخ قرآن دستاويزي براي عده‌اي شد كه ادعاي راهيافت تحريف در قرآن را فراهم سازند. كه مي‌توان اين ادعا را با متمايز دانستن قرآن و قرائات و اينكه قرآن نص الهي است و داراي يك حقيقت واحد است ولي قرائات پديده‌اي است كه از سوي قاريان رخ داده و متواتر نيستند پاسخ داد و همچنين با بررسي‌هايي ادله‌ي موافقان تحريف مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه رواياتي را كه به آن استناد كرده و دال بر تحريف قرآن دانسته‌اند اين روايات با دلايل مختلف مردود و بي‌اساس شمرده شده است و با بررسي‌ روايات ميتوان گفت كه اين روايات يا در حوزه اختلاف قرائاتي است كه به صيانت قرآن لطمه نمي‌زند يا در مقام بيان معنا و تفسير آيه است كه از روي سهل‌انگاري به عنوان اختلاف قرائات مطرح شده است. و همچنين ادله اي كه مخالفان تحريف براي اثبات عدم تحريف قرآن بيان كرده‌اند هيچ ارتباطي و ملازمه‌اي با اختلاف قرائات ندارد.
از اين رو، اختلاف قرائت‌ها و روشن شدن حقايق آن از اهميت ويژه‌اي برخوردار است، چرا كه ديدگاه ما را نسبت به اصل اعتبار و سنديت قرآن روشن مي‌شود.
كليد واژه ها: قرآن، قرائت، تحريف، اختلاف قرائت.


نگارنده
اعظم جزيني درچه

 

مباني و شرايط لزوم تعلم احكام شرعي و قوانين جزايي

 

چکیده
بحث از مبانی در میان علمای فقه و حقوق تحت عناوینی چون اساس، جوهریا طبیعت حکم و قانون مورد بررسی قرار گرفته است. مبانی، چرائی هارا با دو رویکرد منابع و مبانی مطرح می کند؛ با رویکرد مبانی ، فلسفه یا حکمت مسئله ای مورد توجه قرار می گیرد و با رویکرد منابع یعنی؛ این حکم شرعی چون درادله اربعه آمده است، باید به آن عمل کرد. بدان معنا که هر حکمی که منشأ و مصدر آن یکی از منابع معتبر شرعی باشد، الزام آور است که این الزامات از خطابات شارع فهمیده می شود بنابراین تعلم این خطابات لازم و ضروری است و این وجوب مورد اتفاق همگان است و از مصداق های بارز فرض های حقوقی، اطلاع یافتن از قوانین و احکام است. و در این نوشتار با توجه به سؤال اصلی به مبانی این لزوم و وجوب پرداخته شده است و از بررسی نظرات علما و فقها بدست آمده که مبنای این لزوم و وجوب،حکم عقل است و اگر هم در شرع خطابی در مورد آن بیان شده ، از باب «اَطِیعُوا اللّه» است و جنبه مولویت مولی مورد نظر نمی باشد. و در ادامه نحوه ی لزوم تعلم را بیان کرده، چرا که در نحوه ی این لزوم در بین اقوال علما اختلافاتی بیان شده و بعضی وجوب این تعلم را از باب مقدمه دانسته و معتقدند که وجوب غیری یا از مصادیق مقدمات مفوته است و بعضی واجب نفسی دانسته و بعضی واجب ارشادی بیان کرده‌اند و در آخر شرایط لزوم تعلم عنوان شده است که مشهور فقها معتقدند که تعلم احکام عباداتی که مبتلا به است، واجب است و غیر مبتلا به، تعلمش واجب نیست و در مورد قوانین جزایی هم به شرط این که وسایل انتشار قانون و مدت کافی برای اطلاع افراد در نظر گرفته شود تعلم آن‌ها هم واجب است.
واژگان کلیدی: مبانی- تعلم– حکم عقل– حکم شرع– مقدمات مفوته– قوانین جزایی


نگارنده
منيره امين‌نيلي

آثار اجتماعی ایمان به معاد وپیامد های انکار آن از منظر قرآن کریم

 

چکیده
عقاید وباورها نقش بسیار مهمی را در رفتار وکردار انسان ها دارند چراکه هر عملی نتیجه باور واعتقاد صحیح یا ناصحیح انسان است از این رو مسائل اعتقادی از جایگاه واهمیت خاصی برخوردار هستند.اعتقاد به معاد زمانی که به باور برسد وایمان حقیقی نسبت به آن حاصل شود آثار مثبت وسازنده ای در رفتار وکردار انسان ها به همراه خواهد داشت وشدت وضعف آثار بسته به شدت وضعف ایمان است.در باره معاد دو گروه با دو نگرش وجهان بینی متفاوت ومقابل وجود دارد،گروهی که دارای ایمان حقیقی است ومعاد را باور دارد، و لذا با باور به پاداش الهی عامل وانگیزه لازم برای انجام واجبات وعمل صالح را دارند وافزون بر آن از محرمات ومنکرات وآنچه خداوند نهی فرموده اجتناب می ورزند چرا که به عذاب وعقاب الهی باور دارندودر نهایت این عقیده آثار مثبتی در رفتار آنها دارد که حتی در روابطه اجتماعی ظاهر می گردد وبه طور طبیعی باعث امنیت اجتماعی نیز می شود ودر مقابل گروهی دیگر معاد را باور ندارند نگرش ایشان نسبت به دنیا این است که در این دنیا باید به هر شکلی منافع ورفاه خودرا تأ مین کنند در واقع نه عامل وانگیزه برای انجام واجبات دارند ونه ترسی از عذاب الهی تا محرمات الهی را ترک کنند،به همین دلیل نسبت به دستورات دینی اهتمام خاصی ندارند، ازاین روپیامد هایی سوء در رفتار این گروه در سطح جامعه بروز خواهد کردودر نهایت امنیت اجتماعی را برهم زده به ظلم وبی عدالتی در شکل های مختلف دست می زنند.بر این اساس درجامعه اسلامی به منظور رسیدن به آثار مثبت ایمان باید مسائل اعتقادی به شکل وسیعی ابتدا در خانواده وسپس در مراکز آموزشی به نوجوان وجوان به گونه ای آموزش داده شود که به باورعمومی تبدیل گردد،در این صورت آثار مثبت وسازنده آن در رفتار افرادجامعه ظاهر می گردد وبه اصلاح رفتارها در سطح جامعه می انجامد.
واژگان کليدي :ایمان –معاد- آثار – پیامد- رفتار

نگارنده
زهره تودشکی

عوامل هلاکت جوامع پیشین ونقش آن در جامعه امروزی ازدیدگاه قرآن

چکیده
بخش عظیمی ازقرآن مجید را تاریخ انبیاء واقوام گذشته تشکیل میدهد،که قرآن با سفارش انسان ها به سیردرارض وتفکروتعقل درسرگذشت های اقوام گذشته،انسانهارا به عبرت پذیری ازآنها و اصلاح جامعه خود دعوت می کند.بسیاری از نظریه های موجود در زمینه تفسیرتاریخ براین مطلب تأکید دارند که هرتمدنی محکوم به نابودی است.قرآن نیزاین مطلب را پذیرفته اما نابودی تمدنها و جوامع رامسئله ای عادی وطبیعی نمیداند،بلکه این مسئله رامعلول علتی میداندکه ازطرف انسانها بوده وآن عصیان و نا فرمانی جمعی از دستورات الهی است و فساد نظام یک جامعه می باشد .هلاکت و نابودی امت هاازسنتهای الهی است که این سنتهابخشی ازتدبیروسازماندهی خداوند رادربرمی گیرد که استمرار و تکرارداشته وروشی غیرقابل تبدیل وتحویل است.چنانچه اقوام وامت های گذشته در اثر فسادهای اخلاقی،سیاسی واقتصادی که داشتندشامل سنت هلاکت شدند و نابود گشتند ، تمدن بزرگی چون اسلام که درسال های1200-700م دراوج تعالی وپیشرفت وترقی درانواع علوم وفنون بود وتمدن غربی ازآن ارتزاق می کرد وغرب پیشرفت های علمی خود را مرهون این تمدن بزرگ است،براثرمحجورگذاشتن قرآن واهل بیت(علیهم السلام) و عبرت نگرفتن از سرگذشت امتها به سوی عقب ماندگی سوق داده شد.اماتمدن غرب که با پیشرفت و تکنولوژی خیره کننده ای قدم برسده بیستم گذاشت ،نتوانست با استفاده ازتکنولوژی تسلیحاتی خود جلوی انحطاط وافولش رابگیرد و آمار جرم وجنایت ونا امنی در کشورهای غربی که براثر فقدان معنویت و بحران تربیتی-اخلاقی و خانواده درغرب است مؤیداین مطلب می باشد.انقلاب اسلامی ایران که حادثه بزرگ قرن بیستم بود که علاوه برتمدن بنیادین وفراگیردرایران،بازتاب و دستاوردهای جهانی فراوانی داشت وبا احیاء تفکر دینی بویژه درصحنه سیاست ، جامعه و اداره زندگی بشری ،بسیاری ازتئوری هاراکه قطعی وخدشه ناپذیر معرفی شده بودند، مورد چالش قرارمیدهد.واین انقلاب علاوه بر پیشرفت های فراوانی که داشته،دچارآفات وتهدیدها وچالشهایی ازسوی مردم ، مسوولین وجوامع غربی است که اگر انقلابیون هوشیار نباشند، این آفات وآسیب ها به انقلاب وایران خدشه های جبران ناپذیری واردخواهند کرد.
ودرآخرواژگان کلیدی:هلاکت،جامعه،قرآن،تهاجم فرهنگی

نگارنده:
صفیه جوزاک

بررسي فقهي- حقوقي سقط جنين معلول


چکیده:

حكم اوليه و تكليفي سقط جنين از منظر فقهيان، بر اساس كتاب، سنت، عقل و اجماع، حرمت آن است. اگرچه آن‌ها براي حكم كلي خود در شرايط و موارد خاص، استثنائاتي قايل شده‌اند مثل: حفظ سلامتي و جان مادر، جنين معلول، حمل خوشه‌اي، حمل ناشي از زنا.
به طور كلي نظرات آن‌ها پيرامون سقط جنين معلول به 4دسته تقسيم مي‌شود:
1) حرمت سقط مطلق (قبل و بعد از ولوج روح و در همه شرايط).
2) حرمت سقط بعد از ولوج روح به طور مطلق و جواز سقط قبل از ولوج روح به طور مطلق
3) حرمت سقط بعد از ولوج روح به طور مطلق و جواز سقط قبل از ولوج روح در شرايط خاص. 4) جواز سقط قبل و بعد از ولوج روح در شرايط خاص.
از اين بين،‌نظريه سوم موجه‌تر و پرطرفدارتر از بقيه مي‌باشد.
نظرات حقوق‌دان‌ها نيز در مورد سقط جنين به 3صورت زير است:
1)آزادي مطلق سقط: طرفداران آن تحت عناويني مثل حفظ آزادي زن، حفظ سلامتي و جان زن، دلايل اجتماعي و اقتصادي و ناهنجاري‌هاي جنيني قايل به جواز سقط هستند.
2) ممنوعيت مطلق: كه براي طرفدارانش آنچه از همه بيش‌تر باارزش‌تر است حفظ حق حيات جنين در تمام مراحل رشد است.
3) آزادي نسبي: كه موارد اضطرار در صدور جواز سقط، در نزد آن‌ها مهم است.
از اين ميان برخي حقوق‌دان‌ها به خاطر جلوگيري از شيوع معلوليّت‌هاي جسمي و ذهني در اجتماع، كاهش آلام طاقت‌فرساي خانواده‌ها، ترحم به جنين و كاهش هزينه‌هاي دولت و خانواده در درمان و نگهداري آن‌ها، قائل به جواز سقط جنين معلول شده‌اند.
كليد واژه ها: سقط، جنين، جنين معلول، ولوج روح، حرج مادر.

نگارنده
مريم اعظمي

قمه‌زني در فقه اماميه

چکیده مطالب

تعظيم و بزرگداشت شعائر اسلامي از دستورات اساسي دين مبين اسلام و از بارزترين علائم و آثار مودت و ولايت به اهل بيت(عليهم السّلام) است. برپايي مجالس عزاداري از مصاديق تعظيم شعائر الهي است و آيات و روايات متعددي مبني بر اهميت عزاداري اهل بيت(عليهم السّلام) بيان شده است.
از اين رو، دشمنان دين در تلاش هستند تا نقش عاشورا و عزاداري بر امام حسين(عليه السّلام) را كمرنگ كنند و بنيانش را براندازند. از اين جهت گاهي با برپايي مراسم عزاداري مقابله مي‌كنند و گاهي سعي مي‌كنند كه با وارد كردن خرافات و تحريفات در مراسم سوگواري، عزاداري امام حسين(عليه السّلام) را كمرنگ كرده و مردم را از گوهر ناب ولايت جدا كنند. اكنون، خدمت بزرگ به عزاداري سالار شهيدان، شناسايي آسيب‌ها و خرافات و آسيب‌زدايي از آن مي‌باشد. يكي از اين آسيب‌ها و بدعت‌ها در امر عزاداري، قمه‌زني است كه هيچ نص و دليلي در شعار بودن آن نيامده است.
مدعيان قمه‌زني براي جواز قمه‌زني و استحباب آن دلايل متعددي از جمله؛ سر به محمل زدن حضرت زينب(سلام الله عليها) و اينكه قمه‌زني نوعي عزاداري، و جايز دانستن علماء گذشته، …. را مطرح مي‌نمايند كه هيچ كدام از دلايل منطقي و مستند نمي‌باشد بعضي از فقهاء در زمان گذشته در بررسي حكم قمه‌زني بر مبناي حكم اولي آن كه وارد نشدن ضرر به بدن است فتوا به جواز قمه‌زني مي‌نمودند. امّا بسياري از فقهاء گذشته هم از جمله آيت الله بروجرودي، سيدمحسن امين، سيدابوالحسن اصفهاني، قمه‌زني را امري خرافي مي‌دانستند و معتقد بودند هيچ دليل عقلي و نقلي بر جواز قمه‌زني وجود ندارد و درصدد اصلاح عزاداري از تحريفات بوده‌اند. هم‌اكنون در اين زمان با
وجود وسايل ارتباط جمعي، ماهواره و رسانه‌هاي ضداسلامي در جهان و شرايط زمان و مكان بحث وهن مذهب بودن قمه‌زني مطرح مي‌گردد و حكم ثانوي را بيان مي‌كنند امّا قمه‌زني بر اساس حكم اولي حرام است و حكم ثانويه‌اي وجود ندارد علماء معاصر از جمله امام خميني(رحمه الله)، مقام معظم رهبري (مدضله العالي) با صدور حكمي، فتوا به حرمت قمه‌زني دادند و قائل به عزاداري سنتي شدند.
بر اساس حكم حكومتي مقام معظم رهبري(مدضله العالي) قمه‌زني در هيچ حالتي چون موجب وهن مذهب مي‌شود جايز نمي‌باشد كه طي اين حكم، مراجع و فقهاء ديني فتوا به حرمت قمه‌زني دادند و خواستار زدودن اين حركات وهن آميز از عزاي حسيني شدند و بعضي از فقهاء اطاعت از ولي امر مسلمين را واجب دانستند.
كليد واژه ها: قمه‌زني، فقه، عزاداري، حكم، اماميه.

نگارنده
طيبه غلامي