آثار و برکات نماز شب

1-زیبایی چهره و سیما
2-نشاط روحی
3-آمرزش گناهان
4-سرگرمی سالم
5-سلامتی و عافیت بدن
6-افزایش رزق و روزی
7-خشنودی خداوند
8-رفع کسالتها
8-پرداخت قرضها
9-نورانیت منزل


نماز با حضور قلب

قال رسول الله(ص):
مَن صلی رکعتَین و لم یُحَدثُ فیهما نَفسَه بِشی ءٍ مِن اُمور الدنیا غَفَرَ الله لهُ ذُنوبهُ
کسی که دو رکعت نماز بخواند و در آن دو رکعت قلب خود را به چیزی از امور دنیا مشغول نکند خداوند گناهانش را می آمرزد.
نماز برخورداری از شرایط لازم معراج انسان و موجب رشد و ارتقای اوست و باعث مصون ماندن او از زشتیها و پلیدیهاست.
حال این سوال مطرح می شود که چگونه می توانیم نمازی با ویژگیهای لازم و کیفیتی شایسته بخوانیم تا آثار و برکات نماز در زندگی فردی و اجتماعی ما بیشتر ظاهر گردد؟
بر اساس دستورات اسلامی برای رسیدن به این هدف مقدس و عالی سه مرحله در نظر گرفته شده و برای هر یک از این مراحل برنامه ریزی لازم نیاز می باشد.
اول: مرحله قبل از نماز که مرحله آمادگی و انجام مقدمات حضور و دیدار است.
دوم:مرحله حین نماز که مرحله دیدار و انجام نماز است.
سوم: مرحله بعد از نماز که مرحله بهره گیری از دیدار و پس از اتمام نماز است.
مرحله آمادگی: باطهارت و پاکی ظاهری و باطنی ، پیراستن زشتیها و آراستن خود، وضو و آداب بسیار زیبای آن ، مکان مناسب، لباس مناسب، اذان، اقامه و …شروع می شود و با رو به قبله ایستادن و آمادگی برای نیت، دعاها و آیاتی که مستحب است هنگام تکبیره الاحرام خوانده شود و سپس خود را برای دیدار آماده نماید.
پس از گذراندن مرحله آمادگی زمان دیدار فرا می رسد در این زمان داشتن آمادگی روحی و جسمی در رسیدن به هدف مهم است. نمازی که از سر شوق و رغبت و با عشق و علاقه باشد نه از روی بی میلی و بی رغبتی و فقط به خاطر رفع تکلیف چون در قرآن نیز کسانیکه از روی بی میلی و کسلی نماز می خوانند تو بیخ شده اند.
به همین خاطر در دستورات اسلامی به خاطر ایجاد امکان تمرکز ،نماز در موارد زیر کراهت دارد.
1- شخصی که خیلی گرسنه یا خسته است.
2- مکانهایی که رفت و آمد در آن زیاد است.
3- در مقابل تصاویر و مناظر و …که امکان تمرکز حواس کمتر وجود دارد.
و این تمرکز و آمادگی باید تا پایان نماز ادامه یابد.
زمان بهره گیری از دیدار:بعد از انجام دیدار زمان بهره گیری از دیدار فرا می رسدبه همین جهت در روایات تاکید شده با پایان یافتن نماز از جای خود بلند نشویم و برای مدتی هم که شده مشغول تعقیبات نماز باشیم.

همدردی با نیازمندان

یکی از مقلدین شیخ انصاری که از تجار و ارادتمندان او بود به خدمت شیخ رسید و بعد از بوسیدن دست او یک عبای گران قیمت زمستانی که در نوع خود از جهت جنس ورنگ از ارزش زیادی برخوردار بود به رسم هدیه بر دوش وی انداخت.
روز بعد که برای نماز جماعت به امامت شیخ انصاری به محضر او آمد ، مشاهده کرد همان عبای ساده ی قبلی بر دوش اوست که با مقام بزرگ زعامت وی سازگاری ندارد. از عبایی که هدیه کرده بود سوال کرد .
شیخ فرمود: آن را فروختم و از پول آن چندین عبا تهیه کردم.
گفته اند شیخ دوازده عبای زمستانی تهیه کرده و به مستحقین که عبای زمستانی نداشتند داد.
تاجر گفت:مولای من! آن عبا برای شما بود و برای شخص شما آورده بودم که از آن استفاده کنید،نه اینکه آن را بفروشید و با پول آن ،عبا های متعددی تهیه کنید و به مستحقین بدهید.
شیخ فرمود:دلم راضی نمی شود که خود چنین عبایی بپوشم و دیگران از یک عبای ساده زمستانی محروم باشند.
امام علی (علیه السلام) لباسی را خریداری کرد که خوشایند او قرار گرقت، پس آن را در راه خدا صدقه داد و فرمود:شنیدم رسول خدا (ص)فرمود:کسی که دیگری را بر خود برگزیند خداوند در روز قیامت بهشت را برای او بر می گزیند.

سهل انگاری در نماز


بررسی روایاتی که در مورد نماز وارد شده این نتیجه را روشن می کندکه مسئله نماز آن قدر مهم و حساس است که گویا در حوزه اسلامی اجازه مسائل مربوط به ترک نماز کمتر داده شده همه تاکیدها و هشدارها مربوط به کوچک شمردن و بی اعتنائی به آن است چرا که ترک نماز آنقدر سنگین و وحشتناک است که نمی توان گفتگویی در مورد آن مطرح نمود و اگر در روایات آمده که اولین پرسش روز قیامت از نماز است از کیفیت و چگونگی آن می باشد نه از وجود و عدم آن زیرا تارک الصلا ه به حکم ارتداد و کفر از گرو ههایی است که اگر توبه نکند بدون سئوال راه جهنم را طی خواهد کرد لذا در روایت آمده که « اِن قُبلَت نُظرَ فی غیرِها و اِن لم تُقبَل لم یُنظر فی شیءٍ من عمله» اگر نمازی که خوانده مورد قبول واقع شود بقیه اعمال او مورد بررسی قرار می گیرد و الا به بقیه اعمال حتی نگاه هم نمی کنند.
در روایات اسلامی به کسی که نماز را متعمداً ترک کند کافر اطلاق شده وقتی از امام صادق (ع) سئوال می شود چرا به کسی که فساد اخلاقی دارد کافر گفته نمی شود و به تارک نماز کافر می گویند در پاسخ می فرمایند :چون بدکاران به خاطر غلبه شهوت آلوده شده اند ولی تارک الصلاه از روی بی اعتنائی به فرمان خدا نماز را ترک می کند .
علامه طباطبائی در کتاب شریف تفسیر المیزان ج 20 می فرمایند : سهل انگاری و ریاکاری در نماز یعنی آنهایی که از نمازشان غافلند اهتمامی به امر نماز ندارند و از فوت شدن آن باکی ندارند چه اینکه بعضی اوقات فوت گردد یا وقت فضیلتش از دست برود و یا اینکه ارکان و شرایط و احکام و مسائلش را ندانسته و نمازی باطل بخوانند. امام صادق(ع) در ذیل آیه فوق الذکر که سهل انگاری در نماز را بیان می کند می فرمایند منظور تا خیر نماز اول وقت و بدون عذر است
بررسی روایاتی که در مورد نماز وارد شده این نتیجه را روشن می کندکه مسئله نماز آن قدر مهم و حساس است که گویا در حوزه اسلامی اجازه مسائل مربوط به ترک نماز کمتر داده شده همه تاکیدها و هشدارها مربوط به کوچک شمردن و بی اعتنائی به آن است چرا که ترک نماز آنقدر سنگین و وحشتناک است که نمی توان گفتگویی در مورد آن مطرح نمود و اگر در روایات آمده که اولین پرسش روز قیامت از نماز است از کیفیت و چگونگی آن می باشد نه از وجود و عدم آن زیرا تارک الصلا ه به حکم ارتداد و کفر از گرو ههایی است که اگر توبه نکند بدون سئوال راه جهنم را طی خواهد کرد لذا در روایت آمده که « اِن قُبلَت نُظرَ فی غیرِها و اِن لم تُقبَل لم یُنظر فی شیءٍ من عمله» اگر نمازی که خوانده مورد قبول واقع شود بقیه اعمال او مورد بررسی قرار می گیرد و الا به بقیه اعمال حتی نگاه هم نمی کنند.
در روایات اسلامی به کسی که نماز را متعمداً ترک کند کافر اطلاق شده وقتی از امام صادق (ع) سئوال می شود چرا به کسی که فساد اخلاقی دارد کافر گفته نمی شود و به تارک نماز کافر می گویند در پاسخ می فرمایند :چون بدکاران به خاطر غلبه شهوت آلوده شده اند ولی تارک الصلاه از روی بی اعتنائی به فرمان خدا نماز را ترک می کند .
علامه طباطبائی در کتاب شریف تفسیر المیزان ج 20 می فرمایند : سهل انگاری و ریاکاری در نماز یعنی آنهایی که از نمازشان غافلند اهتمامی به امر نماز ندارند و از فوت شدن آن باکی ندارند چه اینکه بعضی اوقات فوت گردد یا وقت فضیلتش از دست برود و یا اینکه ارکان و شرایط و احکام و مسائلش را ندانسته و نمازی باطل بخوانند. امام صادق(ع) در ذیل آیه فوق الذکر که سهل انگاری در نماز را بیان می کند می فرمایند منظور تا خیر نماز اول وقت و بدون عذر است

برکات نماز جمعه

رسول خدا (ص)فرمودند:
خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرد. هر کس آن را در حیات من یا پس از وفات من ، از روی استخفاف ، ویا انکار رها سازد ،خداوند او را پریشان می کندو به کارش برکت نمی دهد . بدانید نمازش پذیرفته نمی شود .
بدانید زکاتش را قبول نمی کنند.
بدانید حجش قبول نیست.
بدانید کارهای نیک او قبول نخواهد شد
تا آنکه توبه کند و دیگر نماز جمعه را رها نکند، سبک نشمارد،و منکر نشود.
وسایل الشیعه ج 5 ص7


برکات و آثار سازنده تربیتی و اجتماعی نماز جمعه
برکات این نماز بسیار زیاد است که فقط به چند نمونه اشاره می کنیم:
1-تقویت روحیه اخوت و برادری:
چرا که مردم از هر جا،در یک مجمع گرد می آیند و کنار هم می نشینند.
2-تشکّل نیرو های اسلام
این عبادت ، به نوعی مسلمانان را بر محور عبادت و نماز تشکّل و یکپارچگی می بخشد و مایه ارعاب دشمنان اسلام و خنثی شدن توطئه های تفرقه افکنانه و شایعه های آنان است.
3-رشد فکری سیاسی مسلمانان
به مقتضای مطالب آگاهی بخش که در خطبه ها بیان می شود مردم از مسائل سیاسی کشور خود و جهان آگاه می شوند و با آشنایی به وظایف اجتماعی خویش ، در صحنه اجتماعی حضور بیشتر می یابند.
4-تقویت روحیه ی جمعی
همه با ارتباط متقابل و شناسایی مهم ، روحیه اجتماعی پیدا می کنند و انزوا و فرد گرایی از بین می رود.
5-مرکزیت بسیج مردم
سنگر نماز جمعه ، بهترین جای دعوت مردم به بسیج شدن برای جهاد و دفاع و حل مشکلات اجتماعی و یاری رسانی به دیگران است.این قدرت عظیم مردمی که در نماز جمعه متجلی می شود ،همواره مورد توجه بوده در صدر اسلام نیز رسول خدا(ص)و امیر المومنین(ع)از مساجد و پس از خطبه ها ،افراد را بسیج کرده و به جبهه های جهاد می فرستادند.

نماز جمعه

حضرت امام خمینی(ر ه)
نماز جمعه که نمایشی از قدرت سیاسی و اجتماعی اسلام است باید هر چه شکوهمند تر و پر محتوا تر اقامه شود ملت ما گمان نکنند که نماز جمعه یک نماز عادی است.

بعضی از اعمال روز جمعه که در روایات آمده:
غسل جمعه ،لباس زیبا پوشیدن، استعمال عطر،شانه کردن مو ها، کوتاه کردن ناخنها و شارب، مسواک زدن
در روایتی سفارش شده کسی که بعد از نماز جمعه 7 بار سوره اخلاص ،یک بار سوره حمد و 7 بار سوره ناس را بخواند تا جمعه آینده آسیب و گرفتاری به او نخواهد رسید.
یا ایها الذین آمنوا اذا نودی الصلوه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون
ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامیکه در روز جمعه برای نماز جمعه اذان گفته می شود بسوی ذکرخدا بشتابیدو کسب و تجارت را رها کنید که این نماز جمعه از هر تجارت سودمندی بهتر است.

نماز جمعه

در روایات ائمه اطهار علیه السلام جهت ترغیب و تشویق مردم به حضور در نماز عبادی سیاسی جمعه و به جهت اهمیّت آن موارد متعددی بیان شده است از جمله:

1-نماز جمعه حج مساکین و فقرا است و ثواب یک حج و یک عمره دارد.  
2-وقتی اذان نماز جمعه گفته می شود کار را ترک کنید.
3-از اهرمهای تشویقی جهت حضور فرزندان در نماز جمعه و اهمیت روز جمغه استفاده کنید.
4-جمعه عید است.
5-منع سفر و مسافرپیش از ظهر جمعه به خاطر حضور در نماز جمعه.
6-ثواب تسبیح و ذکر و اعمال خیر در روز جمعه چندین برابر است.
7-در فاصله بین خطبه ها و شروع نماز جمعه دعا مستجاب است.
8-کسی که روز جمعه بدون علت در نماز جمعه شرکت نکند خداوند به دل او مهر می زند یا در زمره منافقان است.
9-شیاطین با ایجاد موانعی زمینه را جهت عدم حضور مومنین در نماز فراهم می کنند.
10-کوتاه و مختصر نمودن خطبه هاو…

وفای به عهد

امام صادق علیه السلام فرمو دند:
ثَلاثَة لا عذرَ لاحدٍ فیها: اداءُ الامانةِ الی البِرِّ و الفاجرِ ، و الو فاءُ للبِرِّ و الفاجِر و بِرَّینِ کانا او فاجِرَینِ
سه چیز است که عذری برای کسی در ترک آن ها نیست:رد امانت به نیکو کار و بد کار ، وفای به عهد نسبت به نیکو کار و بدکار و نیکی به پدر و مادر نیکو کار باشند یا بد کار.
حجاج بن یوسف در زمان خلافت عبدالملک بن مروان ، والی عراق و ایران بود . او در قساوت قلب و سنگدلی ، در تاریخ، بی نظیر و یا کم نظیر است که با به حکومت رسیدن حجاج ، شورش های مردمی علیه او آغاز گردید.
ابو عبیده گوید:جمعی از مردم را که علیه حجاج شورش کرده بودند، دستگیر کرده ،به نزد او آوردند . حجاج دستور داد همه را گردن زدند و تنها یک نفر باقی ماند که وقت نماز فرا رسید، به «قتیبة بن مسلم» گفت: او را نگاهداری کن و فردا نزد من بیاور.
قتیبه گوید:من بیرون رفتم و آن مرد را با خود بردم.در بین راه گفت:حاضری کار خیری انجام دهی؟
گفتم چه کاری؟
گفت:امانت هایی از مردم نزد من وجود دارد و می دانم ارباب تو مرا خواهد کشت ، آیا می توانی مرا آزاد کنی تا با نزدیکانم وداع کنم و امانت های مردم را به آنها باز گردانم و درباره بدهکاریهای خود وصیت کنم و برگردم؟من خدا را گواه می گیرم که فردا صبح باز گردم.
قتیبه گوید : من از سخنان او تعجب کردم و به او خندیدم ،اما دوباره اصرار کرد و سوگند خورد تا اینکه به او گفتم برو. ناگهان به خود آمدم که چه بر سر خود آوردم
به خانه رفتم و تا صبح در هراس بودم و شب سختی را گذراندم.صبح در زدند وقتی باز کردم دیدم خود او است گفتم : باز گشتی؟
گفت:خدا را گواه خود قرار داده بودم .چگونه می توانستم باز نگردم؟
با یکدیگر به راه افتادییم تا به نزد حجاج رسیدیم.همین که چشمش به من افتاد گفت : اسیر دیروز کجاست؟
گفتم بیرون است.اورا حاضر کردمو ماجرا را تعریف کردم. حجاج چند مرتبه به او نگاه کرد و گفت اورا به تو بخشیدم.