موضوعات: "مناسبت ها" یا "دهه فا طمیه" یا "محرم"

نهم دی در بیانات مقام معظم رهبری

 


با توجه به این که فتنه یک بیماری بود که با اقدامات سیاسی و امنیتی قابل دفع شدن نبود، و به یک حضور عظیم مردمی نیاز داشت؛مقام  معظم رهبری همواره راجع به ۹ دی تأکیدات مهمی را بیان کرده‌اند که نصب‌العین قرار دادن آنها برای تمام خواص و عموم مردم می‌تواند روشنی بخش راه آینده کشور و اسلام ناب باشد.در حقیقت، ۹ دی آنطور که در کلام رهبر فرزانه ما تبلور یافته، نمادی از بصیرت، دشمن‌شناسی و حضور در عرصه‌ مجاهدانه توسط مردم مسلمان ایران است.

***
نهم دی در تاریخ ماندگار شد
روزهاى سال، به طور طبیعى و به خودى خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزى را از میان روزهاى دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمى نگه میدارد تا راهنماى دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فى نفسه با روزهاى دیگر فرقى ندارد؛ این حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدتهاى یاران حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد. روز نوزدهم دى هم همین جور است، روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. نهم دى با دهم دى فرقى ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملى است که نوزدهم دىِ قم را تشکیل داد؛ یعنى برخاسته ى از بصیرت است، از دشمن‌‌‌‌‌شناسى است، از وقت‌‌‌‌‌شناسى است، از حضور در عرصه‌ى مجاهدانه است - روز نهم دى را هم متمایز میکنند.
مطمئن باشید که روز نهم دىِ امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزى شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرائط کنونى - که شرائط غبارآلودگىِ فضاست - این حرکت مردم اهمیت مضاعفى داشت؛ کار بزرگى بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن على (علیه السّلام) را مى‌‌‌بیند. این کارها کارهائى نیست که با اراده‌‌‌‌ى امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهى است؛ همان طور که امام در یک موقعیت حساسى - که من بارها این را نقل کرده‌‌‌‌ام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهى را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا.
_
بیانات در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دى ماه ۱۹/۱۰/۱۳۸۸

مجاهدت به نفع انسان

در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خداى متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خداى متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را براى ما تمام نکردى، راهنما نفرستادى، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره ى الهى همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز میخواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید چشم باز کنیم، باید نگاه کنیم، دقت کنیم، از همه ى امکاناتمان استفاده کنیم تا این حقیقت را که خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم.
مهم این است که انسان این مجاهدت را بکند. این مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خداى متعال هم در این مجاهدت به او کمک میکند. نوزده دىِ مردم قم در سال ۵۶ از این قبیل بود، نهم دىِ امسالِ آحاد مردم کشور - که حقیقتاً این حرکت میلیونى فوق‌‌العاده ى مردم حرکت عظیمى بود - از همین قبیل است، و قضایاى گوناگونى که ما در طول انقلاب از این چیزها کم نداشتیم. این مجاهدت، راه را به ما نشان میدهد.
_ بیانات در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دى ماه ۱۹/۱۰/۱۳۸۸

حجت بر همه تمام شد

یک نکته را هم به جوانان عزیز انقلابى، به فرزندان عزیز انقلابى خودم، به فرزندان بسیجى - از زن و مرد - عرض بکنم: جوانان از اطراف و اکناف کشور، از آنچه که تهتّک بیگانگان از ایمان دینى به گوششان میخورد یا با چشمشان مى‌‌‌‌بینند، عصبانى هستند؛ وقتى مى بینند روز عاشورا چگونه یک عده‌‌‌‌اى حرمت عاشورا را هتک میکنند، حرمت امام حسین را هتک میکنند، حرمت عزاداران حسینى را هتک میکنند، دلهاشان به درد مى‌‌‌‌‌آید، سینه‌‌‌‌‌هاشان پر میشود از خشم؛ البته خوب، طبیعى هم هست، حق هم دارند؛ ولى میخواهم عرض بکنم جوانهاى عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بى رویه‌‌‌اى، کمک به دشمن است. اینجا جوانها تلفن میکنند - میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها را خلاصه میکنند، هر روز مى آورند، من نگاه میکنم - مى بینم همین طور جوانها گله‌‌‌‌‌مند، ناراحت و عصبانى؛ گاهى هم از بنده گله میکنند که چرا فلانى صبر میکند؟ چرا فلانى ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطى که دشمن با همه‌‌‌ى وجود، با همه‌‌‌‌ى امکاناتِ خود درصدد طراحى یک فتنه است و میخواهد یک بازى خطرناکى را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازى کمک نکرد. خیلى باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه‌‌‌‌هاى مسئولى وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطى از قانون، بایستى مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادى که شأن قانونى و سمت قانونى و وظیفه ى قانونى و مسئولیت قانونى ندارند، قضایا را خراب میکند. خداى متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم على ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى». بله، یک عده‌‌‌‌اى دشمنى میکنند، یک عده‌‌‌‌اى خباثت به خرج میدهند، یک عده اى از خباثت‌‌‌کنندگان پشتیبانى میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخى از قضایا بشود، بى‌‌‌‌گناهانى که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهاى عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتى را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.
مسئولین کشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، مى‌‌‌‌بینند؛ مى‌‌‌‌بینند مردم در چه جهتى دارند حرکت میکنند. حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه‌ى نهم دى ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوه‌‌‌‌‌ى مجریه، مسئولین قوه‌‌‌ى مقننه، مسئولین قوه‌‌‌‌ى قضائیه، دستگاه‌‌‌هاى گوناگون، همه میدانند که مردم در صحنه‌‌‌اند و چه میخواهند. دستگاه‌‌‌‌‌‌ها باید وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینه‌‌‌ى اداره‌‌‌‌‌‌ى کشور.
_
بیانات در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دى ماه ۱۹/۱۰/۱۳۸۸

راه انقلاب این است

بدخواهانى که سى سال است علیه این انقلاب و علیه این مردم هر کارى توانستند، کردند، اینها هم فرصت را مغتنم شمردند و با تبلیغاتِ خودشان وارد میدان شدند. بیش از این، کارى نمیتوانستند بکنند. اگر آمریکائى‌ها و انگلیسى‌ها و صهیونیستها میتوانستند نیرو وارد خیابانهاى تهران بکنند، یقین بدانید میکردند. اگر برایشان امکان داشت که با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنان که میخواهند، هدایت کنند، میکردند. منتها میدانستند که این کار به ضررشان تمام میشود. تنها کارى که میتوانستند بکنند، این بود که در صحنه‌ى تبلیغات، در صحنه‌ى سیاست جهانى، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمایت کنند. رؤساى جمهور کشورهاى مستکبر در این قضیه وارد میدان شدند؛ اغتشاشگران خیابانى و خرابکارانى را که با آتش زدن میخواهند موجودیت خودشان را نشان بدهند، ملت ایران نامیدند؛ شاید بتوانند اوضاع را آنچنان که طبق میل خودشان است، در افکار عمومى دنیا و کشورمان تصویر و ترسیم کنند؛ اما شکست خوردند.
قوى‌ترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دى و بیست و دوى بهمن وارد کرد. کار ملت ایران در بیست و دوم بهمن، کار عظیمى بود؛ نُه دى هم همین جور. یکپارچگى ملت آشکار شد. همه‌ى کسانى که در عرصه‌ى سیاسى به هر نامزدى رأى داده بودند، وقتى دیدند دشمن در صحنه است، وقتى فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن کسانى که قبلاً به آنها خوشبین هم بودند، تجدید نظر کردند؛ فهمیدند که راه انقلاب این است، صراط مستقیم این است. در بیست و دوى بهمن، ملت همه با یک شعار وارد میدان شدند. خیلى تلاش کردند، شاید بتوانند بین ملت دودستگى ایجاد کنند؛ اما نتوانستند. و ملت ایستاد؛ این پیروزى ملت بود. از بیست و دوم خرداد تا بیست و دوم بهمن - هشت ماه - یک فصل پرافتخار و پرعبرتى براى ملت ایران بود؛ این یک درس شد. آگاهى جدیدى به وجود آمد. فصل تازه‌اى در بصیرت ملت ایران گشوده شد. این یک زمینه‌ى بسیار مهمى است. باید بر اساس این زمینه، حرکت کنیم.
_
بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۰۱/۰۱/۱۳۸۹

لحظه‌ی نیازها

شوراى شما بحمدالله این خصوصیت را داشته است. دلائل زیادى هم براى این هست؛ آخرى‌اش همین نهم دى است؛ قبلش - ده سال قبل از این - ۲۳ تیر است که اشاره فرمودند؛ آن روز هم نیاز لحظه‌ها بود؛ این یک کار متعارف و معمولى نبود. راهپیمائى مردم در بیست و دوى بهمن با همه‌ى عظمتى که دارد - که حالا عرض خواهم کرد - یک کار متعارف است، یک کار روان‌شده است، شناخته‌شده است، متوقع است که انجام بگیرد و انجام میگیرد؛ اما بیست و سه‌ى تیر در سال ۷۸، یک کار متعارف نبود، یک کار متوقع نبود؛ اهمیت داشت که این مجموعه بداند و بفهمد که این کار در آن شرائط، لازم است و آن را انجام بدهد. کار نهم دى ماهِ امسال هم همین جور بود. شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظه‌ى مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید این را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن کارى را که باید انجام بدهد، بتواند انجام بدهد. خوب، الحمدلله شوراى هماهنگى تبلیغات این خصوصیت را داشته است، نشان داده است؛ هم در دهه‌ى اول، در اوضاع و احوال گوناگون آن دهه - در دوران دفاع مقدس، قبل از دفاع مقدس، بعد از دوران دفاع مقدس - هم بعد از رحلت امام در مناسبتهاى مختلف که قله‌هائى را در تاریخ ما به وجود آورد. یکى از این قله‌هاى فراموش نشدنى، همین نهم دى امسال بود.
_ بیانات در دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى ۲۹/۱۰/۱۳۸۸

یک حرکت بدون فراخوان

راز ماندگارى این انقلاب، اتکاى به ایمانهاست؛ اتکاى به خداست. لذا شما مى‌بینید آن روزى که توده‌ى عظیم مردم در سرتاسر کشور احساس کنند که دشمنى‌اى متوجه انقلاب است، احساس کنند که دشمنىِ جدى‌اى وجود دارد، بدون فراخوان حرکت میکنند مى‌آیند. روز نهم دى شما دیدید در این کشور چه اتفاقى افتاد و چه حادثه‌اى پیش آمد. دشمنان انقلاب که همیشه سعى میکنند راهپیمائى‌هاى میلیونى را بگویند چند هزار نفر آمده‌اند - تحقیر کنند، کوچک کنند - اعتراف کردند و گفتند در طول این بیست سال، هیچ حرکت مردمى‌اى به این عظمت در ایران اتفاق نیفتاده است؛ این را نوشتند و گفتند. آن کسانى که سعى در کتمان حقائق درباره‌ى جمهورى اسلامى دارند، این را گفتند. علت چیست؟ علت این است که مردم وقتى احساس میکنند دشمن در مقابل نظام اسلامى ایستاده است، مى‌آیند توى میدان. این حرکتِ ایمانى است، این حرکتِ قلبى است؛ این چیزى است که انگیزه‌ى خدائى در آن وجود دارد؛ دست قدرت خداست، دست اراده‌ى الهى است؛ این چیزها دست من و امثال من نیست. دلها دست خداست. اراده‌ها مقهور اراده‌ى پروردگار است. وقتى حرکت خدائى شد، براى خدا شد، اخلاص در کار بود، خداى متعال اینجور دفاع میکند. لذا میفرماید: «انّ اللَّه یدافع عن الّذین امنوا». این را دشمنان نظام اسلامى نمیفهمند، تا امروز هم نفهمیدند؛ لذا تهدید میکنند، حرف میزنند، روشهاى گوناگون را به کار میگیرند، به خیال خودشان میگردند نقطه ضعف براى جمهورى اسلامى پیدا کنند؛ گاهى اسم حقوق بشر را مى‌آورند، گاهى اسم دموکراسى را مى‌آورند؛ ترفندهائى که امروز براى مردم دنیا حقیقتاً ترفندهاى مسخره است. میگویند افکار عمومى؛ اما افکار عمومى اگر این حرفها را از آمریکا و صهیونیسم باور میکرد، اینجور در دنیا، در کشورهاى مختلف، ملتهاى مختلف، در مواقع گوناگون، نفرت خودشان را از این سران مستکبر نشان نمیدادند، که مى‌بینید نشان میدهند. هر جا سفر میکنند، گروهى از مردم علیه‌شان شعار میدهند. پیداست که افکار عمومى دنیا فریب ترفندهاى اینها را نخورده است.
_ بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش جمهوری اسلامی ایران ۱۹/۱۱/۱۳۸۸

بدون علما ممکن نبود

یک مسئله‌ى بسیار مهم و استثنائى است؛ یکى از تمایزات نظام جمهورى اسلامى این است. مجموعه‌ى خبرگان، مجموعه‌ى علماى صاحب‌نام و صاحب شأن در بین مردم، و مورد اعتماد مردم در همه‌ى قضایا، بخصوص در قضیه‌ى بسیار مهم رهبرى و انتخاب رهبرى و قضایاى مربوط به آن محسوب میشود. و همین حضور اثرگذار و حساس در بین مردم، آثار و برکات خودش را داشته است و دارد. حضور مردم در حوادث بزرگ و مهم و اعلان موضعى که میکنند - مثل راهپیمائى مهم بیست و دوم بهمن، که واقعاً یک پدیده‌ى عظیمى بود در تاریخ انقلاب در این شرائط و با این اوضاع و احوال؛ و قبل از آن، حضور مردم در خیابانها در سراسر کشور در نهم دى - بدون اینکه علما و راهنمایان معنوى مردم که مورد اعتماد آنها هستند، دلهاى مردم را به حقائق این انقلاب متوجه کنند، میسر نمیشد. نقش علماى دین در هدایت مردم، منحصر نمیشود به هدایت در امور فرعى و مسائل شخصى و اینها. مهمتر از همه‌ى اینها، هدایت مردم است در مسئله‌ى عظیم اجتماعى و مسئله‌ى حکومت و مسئله‌ى نظام اسلامى و وظائفى که مترتب بر این هست در مقابله‌ى با حوادث جهانى. یقیناً اگر نقش علماى دین و راهنمایان روحانى حذف میشد و وجود نمیداشت، این انقلاب تحقق پیدا نمیکرد؛ این نظام به وجود نمى‌آمد و باقى نمیماند، با این همه مشکلات فراوانى که در سر راه این انقلاب به وجود آوردند. بنابراین علماى دین - که از جمله‌ى برترین آنها، مجموعه‌ى خبرگان هستند - تأثیر ماندگار و مستمرى در حوادث جامعه و سرنوشت جامعه دارند؛ که خوب، آثارش را بحمداللَّه مى‌بینیم.
_ بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى ۰۶/۱۲/۱۳۸۸

دنیا خیره شد

شما دیدید فتنه‌اى به وجود آمد، کارهائى شد، تلاشهائى شد، آمریکا از فتنه‌گران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهاى غربى دفاع کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنت‌طلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همه‌ى این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دى، در روز بیست و دوى بهمن، آنچنان عظمتى از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ایران امروز، جوان امروز، تحصیلکرده‌ى امروز، ایرانیان امروز، آنچنان وضعیتى دارند که هر توطئه‌اى را دشمن علیه نظام جمهورى اسلامى زمینه‌چینى کند، به توفیق الهى توطئه را خنثى میکنند. منتها توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم. آنچه ما را قوى میکند، تقواست؛ آنچه ما را آسیب‌ناپذیر میکند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامه‌ى این راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار میکند، تقواست.
_ خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران در حرم امام خمینى (ره) در بیست و یکمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره) ۱۴/۰۳/۱۳۸۹

هیچ کس نگوید من تکلیفى ندارم

آنچه که براى ما لازم است، این است که آحاد مردم، مسئولین، غیر مسئولین، بخصوص جوانها، بخصوص کسانى که سخن و حرفشان تأثیر دارد، احساس مسئولیت حضور در صحنه را از دست ندهند. هیچ کس نگوید من تکلیفى ندارم، من مسئولیتى ندارم؛ همه مسئولند. مسئولیت معنایش این نیست که اسلحه ببندیم، بیائیم توى خیابان راه برویم؛ در هر کارى که هستیم، احساس مسئولیت کنیم؛ مسئولیت دفاع از انقلاب و از نظام جمهورى اسلامى؛ یعنى از اسلام، یعنى از حقوق مردم، یعنى از عزت کشور. این، شرط اول: همه باید این احساس مسئولیت را داشته باشیم. و من مى‌بینم که این احساس مسئولیت را داریم. این را مردم کشور ثابت کردند، ثابت میکنند؛ حالا یک نمونه‌ى واضحش همین ۹ دى بود که اشاره کردند؛ نمونه‌هاى دیگرى هم هست؛ ۲۲ بهمن در پیش است، دهه‌ى فجر در پیش است. مردم حضور خودشان را، آمادگى خودشان را، سرزندگى و نشاط خودشان را نشان داده‌اند، باز هم نشان خواهند داد.
_ دیدار مردم مازندران در سالگرد حماسه ۶ بهمن ۶/۱۱/۱۳۸۸

مشتی بر دهان فتنه‌گران

فتنه‌ى سال گذشته جلوه‌اى از توطئه‌ى دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه یعنى کسانى شعارهاى حق را با محتواى صددرصد باطل مطرح کنند، بیاورند براى فریب دادن مردم. اما ناکام شدند. هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن مردم است. شما ملاحظه کنید؛ مردم ما در مقابله‌ى با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دى در سرتاسر کشور مشت محکمى به دهان فتنه‌گران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت - همان طورى که گویندگان و بزرگان و همه بارها گفته‌اند - یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلى معنا دارد؛ این نشانه‌ى این است که این مردم بیدارند، هشیارند. دشمنان ما باید این پیام را بگیرند. آن کسانى که خیال میکنند میتوانند میان نظام و میان مردم جدائى بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است. امتیاز نظام ما به این است که متعلق به مردم است. آن کسانى که با همه‌ى وجود نظام جمهورى اسلامى را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشته‌اند، در درجه‌ى اول خود مردمند؛ دشمنان ما این را بفهمند. سردمداران دولتهاى مستکبر - و در رأس آنها آمریکا - علیه ملت ما حرف میزنند، توطئه میکنند، گاهى شعار میدهند، گاهى اظهارات مزوّرانه میکنند، گاهى صریحاً دشمنى میکنند، گاهى در لفافه میبرند؛ اینها همه براى این است که تحلیل درستى از مسائل ایران و شناخت درستى از ملت ایران ندارند. ملت ما ملت بیدارى است، ملت هشیارى است.

وقتی عاشورا به کمک ملت آمد

حضور عظیم و خروشان مردمی در ۹ دی ۸۸ ، تجلّی بارزی از هویت و ماهیت انقلاب یعنی روح دیانت حاکم بر دل‌های مردم بود.
نهم دی ۸۸، حادثه کوچکی نیست بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمی، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهای اول انقلاب است و باید تلاش شود در سالگرد این حماسه، حرف اصلی ملت ایران، یعنی حرکت در سایه دین و تحقق وعده‌های الهی تبیین شود.
هنر اصلی امام خمینی(ره)، وارد کردن مردم به صحنه بود و در هرجایی که مردم با شجاعت، بصیرت و عمل متناسب با ایمان خود، وارد میدان شدند تمام مشکلات، و بزرگترین موانع در مقابل اراده مردم از بین می‌رود.
در هر نقطه‌ی از جهان چنانچه مردم با هدف و شعار مشخص و ایمان و عمل متناسب، به عرصه بیایند هیچ عاملی قادر به مقاومت نیست و این یک نسخه کلی برای تمام ملت‌هاست، که امام خمینی(ره) به آن عمل کرد و ملت ایران هم با اعتماد به امام راحل عظیم‌الشان، آن را بصورت عملی اثبات کرد.
آن معجزه‌گری که همه مردم را بسیج کرده، به صحنه می‌آورد و با وجود همه سختی‌ها آنان را در صحنه نگه می‌دارد، ایمان قلبی و دینی است چرا که بر اساس ایمان دینی، شما در هر شرایطی پیروز خواهید بود و شکست معنایی ندارد.
(با اشاره به ۹ دی)، در این روز، مردم براساس وظیفه دینی خود به میدان آمدند تا نشان دهند بر خلاف تبلیغات فتنه‌گران، مردم ایران ضمن پایبندی به نظام جمهوری اسلامی از عزم و اراده دینی استوار برخوردارند.
این فتنه، صرفا منحصر به حضور عده‌ای افراد در خیابان‌ها نبود، بلکه ناشی از یک بیماری بود که با اقدامات سیاسی و امنیتی قابل دفع شدن نبود، و به یک حضور عظیم مردمی نیاز داشت، که چنین هم شد.
همانگونه که در ابتدای انقلاب، محرم به کمک این مردم آمد و امام خمینی(ره) فرمود خون بر شمشیر پیروز است، در قضایای ۹ دی هم، عاشورا به کمک ملت آمد و حماسه بزرگ و ماندگاری را خلق کرد.
اولاً در بزرگداشت نهم دی جنبه‌های شعاری غلبه پیدا نکند و ثانیاً به عمق شعارها که حرف اصلی ملت ایران بود، توجه شود.
_ بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد بزرگداشت ۹ دی، ۲۱/۹/۱۳۹۰

در دیدار با اعضای ستاد بزرگداشت حماسه ۹ دی تصریح فرمودنده اند

فتنه یک بیماری بود که با اقدامات سیاسی و امنیتی قابل دفع شدن نبود، و به یک حضور عظیم مردمی نیاز داشت؛ همواره راجع به ۹ دی تأکیدات مهمی را بیان کرده‌اند که نصب‌العین قرار دادن آنها برای تمام خواص و عموم مردم می‌تواند روشنی بخش راه آینده کشور و اسلام ناب باشد.

امام حسین و فلسفه ی انتظار

با توجه به ره آورد آینده نگری مثبت ،و فلسفه انتظار است که حضرت اباعبدلله (ع) در صبح عاشورا چند ساعت مانده به شهادت یاران در یک سخنرانی وحی گونه ،به
*آینده و تحولات آینده می پردازد.
*ره آورد خونهای اصحاب و یارانش در کربلا را تحلیل می کند .
*و بشارت می دهد که :
این خونها هدر نمی رود، زنده و جاویدان می ماند،حرکت ها پدید می آورد،و به ظهور حضرت مهدی(ع) می انجامد،به عدل جهانی و به حکومت جهانی قرآن متصل می شود.
و ادامه می دهد که :
من و شما دوباره زنده می شویم ،دوران «رجعت» و بازگشت دوباره ی امامان معصوم (ع)فرا می رسد ،و حکومت عدل جهانی حضرت مهدی(ع) را تداوم می بخشم.
“پس بشارت باد شما را ،سوگند به خدا اگر ما را امروز بکشند پس همانا ما بر پیامبران وارد می شویم ، و همانجا می مانیم تا خدا بخواهد،پس (در آخر الزمان ) من اول امامی هستم که سر از خاک بر می دارم.(و پس از قائم آل محمد ) حکومت جهانی را اداره می کنم…در پاک سازی زمین هر حیوانی را که خدا گوشت او را حرام کرده نابود می سازم تا آنکه بر روی زمین جنبنده ای جز حیوانات پاکیزه باقی نمی مانند.بحار الانوار ج45ص81
جالب اینکه این سخنان گرانقدر ،و بشارت شگفتی آور را در مدینه ،یا در بین راه مکه و…مطرح نمی کند
بلکه در لحظه های خون و شهادت ،و پرواز یاران به سوی خدا و آنگاه که در دو سخنرانی با کوفیان صحبت کرد ،و آنان را در ریختن خون فرزندان رسول خدا مصمم دید ،مطرح فرمود.
چند لحظه قبل از شهادت یاران در صبح عاشورا،از آینده ی جهان و حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) و سرنوشت حکومت جهانی اسلام پس از امام زمان(ع) سخن می گویدو با صراحت بشارت می دهد.

از کتاب پیامهای عاشورا وجایگاه آن در نهج ا لبلاغه از محمد دشتی

غربت

یک ثانیه  از  عمر  دراز شب یلدا          باعث شده تا صبح به یادش بنشینیم

ده قرن ز عمر پسر فاطمه بگذشت       یک شب نشد از داغ فراقش بنشینیم

«برای تعجیل در ظهور حضرت صلوات»

شب یلدا

شب یلدا قدم آرام بردار

کمی هم احترام ما نگهدار

تو می بینی ربابم غصه دار است

بنی هاشم هنوزم داغدار است

صدای العطش در گوش مانده

بدنها بی کفن هر گوشه مانده

شب یلدا،تو هم چله نشین باش

سیه پوش غم سالار دین باش

معرفی کتاب «پیام های عاشورا »

 

برای آشنایی بیشتر با  کتاب « پیام های عاشورا  و جایگاه  آن در نهج البلاغه» از محمد دشتی برگزیده ای از آن را به عنوان نمونه در ذیل آورده ایم:

روشهای مقابله با دین
دشمنان اسلام با تمام قدرت و امکانات ،در آغازبا سیاست برخورد مستقیم و سرکوبی مسلمین برخاستند امّا موفق نشدند ،و خداوند در تمام جنگها ،پیامبر اسلام(ص) را پیروز گردانید.
چون روشهای نظامی و بر خوردهای مستقیم را بی فایده دیدند ،به استحمار فکری مردم ،به اغفال مغزها و اندیشه ها ،به انحراف افکار عمومی و فریب دادن فکرها و دل ها همت کردند.
*سیاست نفوذ و ضربه رادر پش گرفتند.
*به ظاهر مسلمان شده تا در فرصت مناسب از درون تهاجم کنند.
*به شیوه های غیرنظامی روی آوردند.
*سیاست«مذهب علیه مذهب »را تدارک دیدند.
*با شعار طرفداری از دین به نابودی دین فکر کردند.
*برای انزوای مسجد پیامبر (ص) مسجد ضرار ساختند.
* برای انزوای عترت پیامبر (ص) گفتند:فقط قرآن خدا ما را کافی است.
*به بهانه حفظ وحدت ، بخشنامه کردند که احادیث را جمع آوری و بسوزانند.
*به بهانه اصلاح دین ،بسیاری از حلال ها را حرام و حرام ها را حلال اعلام نمودند که تا زمان حضرت ابا عبدالله (ع) به تدریج خطر فراوانی اصالت دین را تهدید می کرد.
*در زمان اولی و دومی و سومی بسیاری از حلال ها ،حرام اعلام شد.
*خرافات فراوانی به نام اسلام رواج یافت.
*فرقه های به ظاهر اسلامی رشد کردند.
*دگرگو نیهائی در احکام اسلام با سیاست معاویه و هواپرستان بنی امیّه پدید آمد.
*ارزش های دین در دوران حکومت معاویه به ضد ارزشها تبدیل شد.
*شرابخواران باده بر دست با نام خلیفه ی رسول خدا حکومت کردند.
*فاسدان بی پروا به تبیین احکام دین روی آوردند.
*تفسیر صحیح آیات قرآن ممنوع گردید که معاویه به ابن عباس گفت قرآن را بیاموز و بخوان ولی تفسیر نکن.
*جاهلیت گذشته این بار با آب و رنگ به ظاهر اسلامی باز گشته بود.
اینجاست که نقش« عاشورا ی حسینی» را می توان بدرستی درک نمود ،امروزه در جهان معاصر ،در مراکزآموزشی کشور اسلامی ما،در کنار دریای خون شهیدان ،هنوز هم روشنفکران تاریک دل را می نگریم که آگاهانه و نا آگاهانه ،اصل تداوم اصالت دین را هدف قرار داد ند و همان روشها و تفسیرها و ابزار مقابله با دین را که سردمداران بنی امیه بکار گرفته بودند،بکار می گیرند.اما با آب و رنگ متناسب با جهان امروز به بهانه های مختلف به تطبیق اسلام با مکاتب غربی همّت گماشتند که:
*اومانیسم اسلامی
*اگزیستانسیالیسم اسلامی
*دیالکتیک توحیدی
*پراگماتیسم اسلامی

 

 

ماه محرم

امام هشتم عليه السﻼم فرمود : ماه محرم ماهى است كه مردم عصر جاهليت حرمت آن را پاس مى داشتند و در آن جنگ و كشتار نمى كردند، ولى در اين ماه خون ما را ريختند و حرمت ما را شكستند، كودكان و زنان ما را به اسارت بردند و خيمه هاشان را آتش زدند . همانا روز حضرت امام حسين عليه السﻼم دلخراش ترين و اشكبارترين روز است . آرى در آن روز بود كه عزيزان ما در نهايت بﻼ و مصيبت قرار گرفتند و كرب و بﻼ را تا قيامت براى ما به ارث گذاشتند ؛ پس بر شهادت امام حسين عليه السﻼم بايد گريست كه گريه بر آن حضرت گناهان بزرگ را از بين مى برد .

عﻼمه سيد مهدى بحرالعلوم از شهر بلد بعد از زيارت مرقد مطهر سيد محمد عليه السﻼم روانه سامرا شد . در ميانه راه در حالى كه بر چارپايى سوار بود، يك مرتبه به فكر فرورفت :  كه خدايا آيا چنين چيزى انجام مى شود ؟ جهاد با همه فضيلتش ، كه اگر رزمنده اى در راه خدا تﻼش و فعاليت كند و حج واجب خانه خدا اگر با تمام شرايطش انجام شود و تمام احكام الهى اگر با تمام شرايط انجام شود چنين تاكيدى درباره وجوب بهشت نشده است ، در حالى كه براى امام حسين عليه السﻼم و گريه كننده بر او بهشت واجب است . او در همين حال شك و ترديد بود كه چطور مى شود به خاطر يك قطره اشك بهشت بر انسان واجب شود . در همين هنگام سوارى با قيافه اى جذاب و دلنشين از دور نمايان شد و به طرف او رفت . يك مرتبه آقا امام زمان عليه السﻼم فرمود : بحرالعلوم در چه فكرى فرو رفته اى ؟ عرض كرد : در فكر اين حديث هستم و حيرانم چطور مى شود يك قطره اشك براى حضرت امام حسين عليه السﻼم يا خود را به گريه زدن يا كسانى را گرياندن ، باعث وجوب بهشت مى شود ؟ آقا حضرت صاحب الزمان عليه السﻼم فرمودند : شك نكن . اكنون من داستانى را براى شما مى گويم ، سپس ادامه داد : پادشاهى بود كه با وزيرانش به شكار رفته بود ولى از بعد ساعتى ، شكارى پيدا نكردند . پادشاه ناراحت شد و گفت : من به شهر برنمى گردم ، وزيران برگشتند . نزديك غروب بود، خيمه ا ى را ديد به طرف آن خيمه رفت ، در آن خيمه پيرزنى بود، پادشاه را پذيرفت ، در حالى كه او را نمى شناخت . دارايى آن زن يك گوسفند بود،
آن گوسفند را كشت ، پادشاه را با عزت هر چه تمام احترام كرد و پذيرايى كامل نمود . صبح كه شد پادشاه به شهر برگشت . وزيران را خواست ، جلسه اى تشكيل داد و شرح حال خود و داستان را بيان كرد و از آنها پرسيد : اين زن كه تمام دارايى اش يك گوسفند بود و هيچ مال ديگرى نداشت و هر چه داشت در راه ما داد، حاﻻ چه چيزى بايد در مقابل آن داده شود ؟ وزيران هر نظرى دادند، يكى گفت : مقدارى پول . ديگرى گفت : فﻼن فرش قيمتى به وى داده شود و آن يكى گفت : لباس خوبى به او داده شود ؛ اما پادشاه نظر آنها را نپذيرفت . وزيران گفتند : هر چه پادشاه تصميم بگيرد درست است . پادشاه گفت : شايسته است به اين زن ، كه تمام دارايى و هستى اش را در راه ما داده ما بهترين چيزى كه پادشاه دارد بدهد، زيرا او تمام هستى اش را داده است . حضرت حجت خدا، مهدى فاطمه عليهماالسﻼم پس از آنكه داستان را براى عﻼمه بيان كردند، فرمودند : سيد بحرالعلوم ! جاى تعجب نيست ، شك نكن كه خداوند به گريه كننده بر جد غريبم امام حسين عليه السﻼم بهشت بدهد، زيرا حضرت امام حسين عليه السﻼم در روز عاشورا در آن وضعيت سخت تمام دار و ندارش را در راه خدا داد، خداوند هم بهشت خود را به امام حسين عليه السﻼم بخشيده است .

در يك روز برادرى مثل حضرت ابوالفضل العباس قمربنى هاشم عليه السﻼم ، جوان هجده ساله اش شب يه پيامبر صلّى اﷲ عليه و آله و سلم حضرت على اكبر عليه السﻼم ، نوزاد شيرخوارش حضرت على اصغر عليه السﻼم را كه بر روى دست خود گرفته بود و خﻼصه در چند ساعت تمام اصحاب و جوانان خود را در راه خدا داد، خدا هم در عوض آن براى گريه كننده بر امام حسين عليه السﻼ م بهشت را واجب نموده است ، شك نكن . بحرالعلوم مى گويد : من به خود آمدم و ديدم حضرت تشريف برده اند .

از حضرت امام جعفر صادق عليه السﻼم نقل شده است كه حضرت امام زين العابدين عليه السﻼم چهل سال بر پدر بزرگوار خود گريست . كسى به آن حضرت گفت : اى سيد من ! آ يا وقت آن نشده است كه گريه و اندوه شما كم گردد ؟ حضرت فرمود : من پدر و برادر و هفده نفر از اهل بيت خود را كشته ديدم ، چگونه اندوه من به آخر برسد .

جايگزين شهادت

شيخ طوسى از حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهماالسﻼم روايت كرده است : خداوند در عوض شهادت ، به حضرت امام حسين عليه السﻼم چيزهايى كرامت كرده است : امامت را در خاندان او قرار داد، در تربت او شفا نهاد، دعا را نزد قبر آن حضرت مستجاب گردانيد و روزهاى زايران آن حضرت را در رفتن و برگشت از عمر ايشان حساب نمى كند.

معجزه باغ بهشت

 هنگامى كه امام حسين عليه السﻼم از مدينه طيبه به قصد زيارت بيت اﷲ الحرام بيرون آمد جمعيت زيادى در خدمت آن حضرت بودند، مردى از قافله مريض شد و به آن حضرت عرض كرد : خيلى ميل انار دارم . آن جناب فرمود : در اين بيابان باغى است از انار و ميوه هاى ديگر، برو و هر چه مى خواهى تناول كن
در آن سرزمين قبل از اين باغى نبود . اهل قافله رفتند باغى ديدند، داخل آن شدند و هر كس از هر ميوه اى كه خواست خورد . و چون از باغ بيرون آمدند آن باغ ناپديد شد . و اين خود معجزه اى ديگر بود كه آن حضرت نشان داد، در همان حال آهويى پيد ا شد حضرت به او اشاره كرد، آهو نزديك آمد حضرت فرمود : آن را ذبح كنيد و استخوان آن را نشكنيد . آن حيوان را ذبح كردند و گوشت آن را خوردند و استخوان ها را در پوستش نهادند . آن حضرت دعا كرد و آهو زنده شد . پس به اصحاب فرمود : هر كدام به شير آهو مايل است از آن بدوشد . همه از آن دوشيدند و آشاميدند و به بركت دعاى حضرت همه براى همه كافى بود . بعد به آهو فرمود : تو چند بره دارى كه انتظارت را مى كشند، برو و آنها را شير بده .

بزرگترین مصیبت

عبداﷲ بن فضل مى گويد : به حضرت امام صادق عليه السﻼم عرض كردم : اى فرزند رسول خدا ! به چه علت روز عاشورا روز اندوه و ناله و مصيبت و گريه است ؟ و روز رحلت پيامبر و ودا ع حضرت زهرا عليهاالسﻼم با دار فانى و روز شهادت اءميرالمؤ منين عليه السﻼم و روز مسموم شدن حضرت امام حسن مجتبى عليه السﻼم در زارى و مصيبت همانند آن روز نيست ؟

حضرت فرمود : روز مصيبت شهادت امام حسين عليه السﻼم از تمام روزها بزرگ تر است زيرا اصحاب كسا و آ ل عبا گرامى ترين خلق نزد خدا بودند و مردم ايشان را با يكديگر مشاهده مى كردند . . . چون حضرت امام حسين عليه السﻼم شهيد شد كسى از آل عبا نماند كه مردم خود را با ديدن او تسلى دهند، پس رفتن آن حضرت مانند رفتن همه ايشان بود و ماندن آن حضرت مانند همه ايشان بود، به اين علت ، روز مصيبت آن حضرت بدترين روزهاست