مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه اصفهان
رشته فقه و اصول
رشته فقه و اصول
چهارشنبه 91/02/27
آنچه ممکن است موجب شبهه در ذهن ساده اندیشان شود ، طول عمر آن حضرت است ، ولی باید دانست که طول عمر یک انسان حتی تا چندین هزار سال نه محال عقلی است و نه محال عادی؛ زیرا محال عقلی آن است که به اجتماع یا ارتفاع دو نقیض منتهی شود، مثل آنکه بگوییم: هر چیزی یا هست یا نیست ؛ و هر عددی یا زوج است یا فردا … که اجتماع و ارتفاع هر دو عقلا محال است ؛ و محال عادی آن است که به نظر عقل ممکن است، ولی با قوانین طبیعت سازگار نیست ، مانند آنکه در آتش بیفتد و نسوزد.
اما طول عمر انسان در قرن ها و بقای سلولهای بدن به حال نشاط جوانی ، نه از قسم اول است و نه از قسم دوم ؛ بنابر این اگر حیات انسانی مانند حضرت نوح 950 سال یا بیشتر به طول انجامید ، زیاده بر آن هم ممکن است؛ و از همین روی ، دانشمندان در جستجوی یافتن راز بقای حیات و نشاط جوانی بوده و هستند و می توان با قواعد علمی بدن انسان را از زوال و آفت نگهداری کرد.
بنا بر این طول عمر یک انسان از نظر عقلی و عملی ممکن است ، هر چند راز آن برای بشر کشف نشده باشد .
گذشته از این ، اعتقاد به امام زمان (ع) در مرتبه ی بعد از اعتقاد به قدرت مطلقه و قدرت بی حدّ خداوند متعال و اعتقاد به نبوّت انبیاء و تحقق معجزه است و بر این اساس ، آ ن دست قدرتی که آتش را بر ابراهیم سرد و سلامت می کند و سحر ساحران را در کام عصای موسی نابود می نمایید و پیکر مرده را به دم عیسی زنده می کند و اصحاب کهف را قرن ها در حالت خواب بدون مدد غذا نگه می دارد ، برای او نگه داشتن انسانی در طول هزاران سال همراه با نشاط جوانی-به جهت حکمت بقای حجت در زمین و نفوذ مشیت به غلبه ی حق بر باطل - سهل و آسان است.
دیر زمانی نیست که قبر شیخ صدوق در ری شکافته شد و بدن تازه ی او نمایان گشت و روشن شد که قانون طبیعت در مورد پیکر او استثنا خورده و عوامل فساد از تاثیر در اندراس بدن او عقیم گشته است!
اینک اگر عمو میت قانون طبیعت در مورد شخصی که به امام زمان (ع) به دنیا آمده و کتابی را عنوان کمال الدین و تمام النعمه به نام آن حضرت نوشته است تخصیص بخورد ، تخصیص آن در مورد خلیفه ی خدا و وارث جمیع انبیا و اوصیا تعجب ندارد.
دوشنبه 91/02/25
علوّ مقام آن حضرت ، از مقام اصحاب آن حضرت نیز روشن می شود که نمونه ای از آن در روایات این چنین است: « عدد آنان عدد اهل بدر است و با آنان شمشیر هایی است و بر هر شمشیری کلمه ای نوشته شده که مفتاح و کلید هزار کلمه است» -«از کسی نمی ترسند تا بخواهند از دیگری یاری بجویند ،کسی از اولین بر آنان سبقت نیافته و آخرین نیز رتبه ی آنان را در نمی یابند ؛ و بر شمار یاران طالوت اند که با او از نهر گذشتند»؛
آری اگر آنان که در رکاب آن حضرت و پیرو اویند ، دارای مقام قرب خاص به سابقین باشند:« والسابقون السابقون اولئک المقربون » و در پیشی گرفتن به کمالات ، آخرون به گرد آنان نتوانند برسند ، پس مقام مولا و سرور آنان که باب الله و دیان دین الله و خلیفةالله
و ناصر حق الله و حجة الله و دلیل ارادة الله است ، چه خواهد بود؟!
چهارشنبه 91/02/20
یکی از صفات آ ن حضرت این است که او « متم نور الله » است؛ و اهمیت این صفت برای آن حضرت با توجه به آیات شریفه ذیل روشن می شود:
« یریدون لیطفوو ا نورالله با فواههم ….صف آیات 8و9 » خداوند متعال در این آیات ، به پیغمبر خود خبر داده است که بعد از او امت ، متفرق می شوند و بیگانگان می خواهند که نور خداوند و دین اسلام را محو نمایند و رسول اکرم (ص) به امیر المومنین (ع) خبر دادند که :( همانا امت پس از من ، با تو مکر می ورزند و تو بر روش من زندگی می کنی و بر سنت من کشته می شوی ؛ هر کس تو را دوست بدارد مرا دوست داشته و کسی که تو را دشمن دارد با من دشمنی ورزیده است و البته به زودی محاسنت از خون سر رنگین میشود )
ولی خداوند متعال بعد از دوران ظلمت و تاریکی و به تعبیر قرآن کریم « و اللیل اذا یغشی » نور و روشنایی اسلام و ایمان را چیره و فرا گیر خواهد ساخت :« و النهار اذا تجلی» آری اکمال دین رسول خدا (ص) به امامت امیر المو منین علی (ع) است و به این اکمال ، آن هدف نهایی که اتمام نور الله و غلبه ی نور الهی بر همه ی ظلمات شرک است ، جز به دست حضرت حجت (ع) که تمام کننده ی نور خداست محقق نمی شود.
دوشنبه 91/02/18
ظهور آن حضرت به روایتی که خاصّه مانند شیخ طوسی در الغیبه (ص452)و عامه نظیر صاحب عقدالدّرر(ص65) ذکر کرده ا ند روز عاشورا است، تا تفسیر این آیه ی کریمه ظاهر شود:*یریدون لیطفووا نور الله بافواههم و الله متمّ نوره و لو کره الکافرون*صف8 «میخواهندنو رخدا را به وسیله ی دهان هایشان خاموش کنند و خدا وند تمام کننده ی نور خود است ،هر چند کافران کراهت داشته باشند»؛ و شجره طیبه ی اسلام که به خون پاک حضرت سید الشهداء (ع) آبیاری شده است به دست آن حضرت به ثمر رسد و آیه ی کریمه:* و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطا نا* اسراء 33 «کسی که مظلوم کشته شود ،پس به تحقیق برای ولی او سلطه ای قرار داده ایم » بر مصداق اعلای خود تطبیق یابد.
شنبه 91/02/16
ظهور آن حضرت به روایتی که عامّه و خاصّه نقل کرده اند از کنار خانه خداست و جبرائیل در طرف راست آن حضرت و میکائیل در سمت چپ اوست ؛ و چون مُلکی که واسطه ی افاضه ی علوم و معارف الهّیه -که حوایج معنوی انسان است - جبرائیل است و ملکی که واسطه ی افاضه ی ارزاق و حوایج مادی آدمی است ، میکائیل است، کلید خزینه علوم و ارزاق ، در اختیار آن حضرت است؛ و با رخساره ای ظهور می کند که به کوکب درّی تشبیه شده است ؛و “له هیبه موسی و بهاء عیسی و حکم داود و صبر ایوب“:و برای آن بزرگوار ، هیبت و عظمت موسی و بهاء [جمال چشمگیر] عیسی و داوری داود و شکیبایی ایوب است»
و با پوششی است که به تعبیر امام هشتم (ع) :"جامه های نور بر قامت اوست که به ضیاء و فروغ قدس روشن می شود".
دوشنبه 91/02/11
همچنانکه حضرت رسول اکرم (ص) خاتم پیغمبران و به او نبوت پایان پذیرفته است ، حضرت حجت (ع) خاتم اوصیا ء است و به او وصایت و امامت پایان می پذیرد ؛
و همچنانکه آغاز دین به رسول اکرم (ص)بوده است، ختم آن به مهدی موعود (ع) خواهد بود؛ در روایات عامّه و خاصّه به این نکته توجه داده شده و از رسول گرامی اسلام(ص) چنین نقل شده است:”المهدی منّا یختم الدین بنا کما فتح بنا“(مهدی از ماست و دین همانگونه که به وسیله ی ما آغاز شد ، به ما نیز پایان می پذیرد ) و بدین جهت، در آن حضرت خصوصیّات جسمی وروحی و اسمی خاتم ، ظهور کرده است.
افتتاح و آغاز دین ،و اختتام و پایان آن به دو شخص هم نام محمّد و هم کنیه ابوالقاسم و هم شکل و شمایل و هم سیرت و اخلاق ، برای اهل نظر حکایت از مقام و منزلتی می کند که فوق ادراک و بیان است!
از رسول خدا(ص)روریت شده است که فرمودند: “مردی از امّت من بیرون می آید که اسم او برابر با اسم من و خلق او خلق من است ،پس زمین را از عدل و قسط پر می کند ، همچنان که از ستم و بیداد پر شده باشد".
سه شنبه 91/02/05
عنوان آن حضرت در روایات عامه و خاصه خلیفه الله است «یخرج المهدی و علی رأسه غمامه فیها مناد ینادی هذا المهدی خلیفه الله فاتبعوه: مهدی (ع) قیام می کند در حالی که بر بالای سر او قطعه ای ابری است و در آن ندا دهنده ای است که ندا می دهد: این مهدی خلیفه ی خداست، پس او را پیروی کنید»؛ و چون «الله» اسم ذات مستجمع جمیع صفات و اسمای پروردگار است، اضافه ی کلمه ی «خلیفه» به الله دلالت دارد که آن حضرت، آیه و نشانه ی جمیع اسمای حسنای الهی است.
دوشنبه 91/02/04
ابی جعفر (ع) فرمودند: “موسی (ع) در نظر اول به آنچه که به قائم آل محمد (ص) عطا می شود نظر کرد. پس گفت: پروردگارا مرا قائم آل محمد (ص) قرار بده؛ به او گفته شد: او از ذریه ی احمد است ؛ در نظر دوم نیز همان را که در نظر نخست یافته بود یافت و درخواست خود را تکرار کرد و همان پاسخ را شنید در نظر سوم هم چنین شد".
با آنکه موسی ابن عمران پیامبر صاحب عزم و کلیم الله است و پروردگار او را با 9 آیه مبعوث کرد با این وصف، آیا چه مقام و منزلتی را برای حضرت حجت (ع) دیده بود که آرزویش را داشت و سه مرتبه آن را درخواست کرد؟!
آرزوی مقام آن حضرت از جانب موسی واقعیتی است که نیاز به حدیث و روایتی ندارد، زیرا تنها امامت آن حضرت بر پیغمبر صاحب عزمی مانند عیسی در نماز، برای تقاضای این مقام کفایت می کند.
گذشته از این ، نتیجه خلقت عالم و آدم و ثمره بعثت تمام انبیاء از آدم تا به خاتم در 4 امر خلاصه می شود.
الف: اشراق و پرتو افکنی نور معرفت و عبادت خدا بر عرصه گیتی
ب: احیا و زنده کردن زمین به حیات علم و ایمان
ج: حکومت حق و زوال باطل
د: عمل کردن و وا داشتن همه مردم به قست و عدل
آری ظهور تمام این آثار به دست قائم آل محمد (ص) است و این مقامی است که آرزوی تمام انبیاء از آدم تا به عیسی است.
از کتاب به یاد آخرین خلیفه پروردگار، ص 29