انتظار عجیب

چه انتظار عجیبی تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی     

عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت

چه بی خیال نشستیم   نه کوششی نه وفایی

فقط نشسته و گفتیم     خدا کند که بیایی

  • نظر از: محمدی
    1391/03/31 @ 09:32:14 ق.ظ

    محمدی [عضو] 

    تا چند دلم بی سر و سامان تو باشد
    وقت است که دست من و دامان تو باشد
    از طلعت خود پرده برانداز که خورشید
    چون ماه نو از حلقه بگوشان تو باشد
    هر جا که گل روی تو در جلوه در آید
    گر بلبل قدسی ست غزل خوان تو باشد
    حیرانی دل گر چه ز خود نیز نهفتیم
    اما همه دانند که حیران تو باشد
    از کار دلم عقده ی غم، کس نگشاید
    چشم همه بر عشوه ی پنهان تو باشد

  • 5 stars
    نظر از: مدرسه علمیه الزهرا شهرستان قروه
    1391/03/23 @ 11:24:15 ق.ظ

    مدرسه علمیه الزهرا شهرستان قروه [عضو] 

    اللهم عجل الولیک الفرج
    خدا کند که بیایی
    ممنون از اینکه به وبلاگ ما هم سر می زنید

  • نظر از: میرعسی خانی
    1391/03/22 @ 09:45:04 ق.ظ

    میرعسی خانی [عضو] 

    زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست
    گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست

    جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش
    کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست

    گمگشته ی دیار محبت کجا رود
    نام حبیب هست و نشان حبیب نیست

    عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
    ای خواجه درد هست ولیکن طبیب نیست

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.