درسهایی از امام هادی (ع)

آخرین سخن امام هادی علیه السلام 

امام به بستر بیماری افتاده است فرزندان مراقب اوضاع حال پدر هستند ،در حالیکه آن حضرت آخرین لحظات ایام زندگی خویشتن را طی می کند باز از تربیت شاگردان مکتب معنوی خود غافل نمی نشیند و می خواهد حتی در این واپسین دم حیات نیز جان آنان را با آب زلال چشمه ی معرفت شستشو دهد.

یکی از علاقمندان و یاران آن حضرت به نام «ابود عامة» به عنوان عیادت وارد محضر امام می شود پس از احوالپرسی هنگامی که می خواهد اجازه ی مرخصی بگیرد امام می فرمایند :« چون حقی از شما بر عهده ما است آیا می خواهی با گفتن حدیثی آن را تلافی نموده و تو را مسرور سازم؟ راوی عرض می کند ای فرزند رسول خدا اگر حال شما مساعدت کندچه قدر نیازمند هستم !

امام هادی (ع) فرمودند : پدرم محمد بن علی از پدرش علی بن موسی الرضا او هم از پدرش موسی او هم از پدرش جعفر او هم از پدرش محمد بن باقر او هم از پدرش علی بن الحسین او هم از پدرش حسین بن علی او هم از پدرش علی بن ابیطالب او هم از رسول خدا (ص) نقل نمود که روزی رسول خدا به من فرمود بنویس!گفتم چه بنویسم؟ فرمود بنویس:

به نام خداوند بخشا یشگر مهربان

«ایمان چیزی است که دلها آن را با خود ثابت نگه میدارندو اعمال و کردارهای انسان وجود آن را در دل تصدیق می کنند ولی اسلام آن است که در زبان جاری می شود و موجب حلال بودن نکاح و ازدواج می شود ».

راوی گفت نمی دانم به خدا قسم زیبایی حدیث بیشتر است یا زیبایی سند آن ؟ امام فرمود این حدیث در صحیفه ای که با املا رسول خدا و جدم علی تدوین شده است ثبت است و ما خاندان آن صحیفه را از همدیگر به ارث ویادگار می بریم.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.