مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه اصفهان
رشته فقه و اصول
رشته فقه و اصول
روزی در اصفهان شیخ جعفر کاشف الغطا که از علمای بزرگ اسلام بود پولی را در بین فقرا تقسیم کرد و پس از پایان کار به نماز ایستاد .
یکی از سادات فقیر خبردار شد که شیخ جعفر پولی رادر بین دو نماز گفت:مال جدم را به من بده.
شیخ فرمود دیر آمدی و دیگر چیزی باقی نمانده است که به تو بدهم .
سید خشمگین شد و آب دهان خود را بر محاسن مبارک شیخ انداخت .
شیخ جعفر از محراب برخاست و دامن خود را گرفت و در بین صفوف نمازگزاران حرکت کرد و فرمود : هر که به شیخ علاقه دارد کمک کند .مردم هم دامن شیخ را پر از پول کردند. شیخ پول ها را به سید داد و بعد از آن به نماز عصر ایستاد.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه در 1391/08/22 ساعت 01:55:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |