موضوع: "فرهنگی"

پرسشی از امروز پاسخی برای هر روز (اشک)

پرسشی که هرازگاهی برخی از نا آشنایان با مفاهیم ناب و آموزه های درس آموز اسلام با جلوه ای روشنفکرانه بدان می پردازند آن است که :

آثار اشک برای امروز و فردای ما چیست ؟ و آیا گریه نشانه ی ضعف و زبونی نیست؟ بهتر آن نیست به جای اشک ، شادی کنیم و با خنده و قهقهه یاد و نام قهرمانان تاریخ خود را حفظ نماییم تا هرگز به ما ملت گریه و سوگواری نگویند ،بلکه ملت ما را ، با نشاط و شادکام خطاب کنند!!

پاسخ را از دیدگاه آشنایان با اسلام ناب محمدی جویا می شویم.

در نگاه صاحب نظران ، “حفظ مکتب” نخستین رهاورد اشک ارزشمند است.

آنان معتقدند نثر و شعر ، خطبه و خطابه، ندبه و نوحه و هیاهو ،شیو ه های شایسته ای برای حفظ آرمانهای آسمانی اسلام است،از این رو افزون بر بکاء، تباکی یعنی خود را به شکل گریه کنندگان در آوردن نیز دارای ارزش تلقی شده است.

“زنده نگه داشتن نهضت شهیدان به ویژه سید شهیدان آفرینش” دستاورد دیگری برای گریه است ،زیرا با ریزش اشک نهضت بقا و پایندگی می یابد . دانه های اشک ،گریه کنندگان را همرنگ محبوب می سازد.

بسیج نیروها و نمایش قدرت توده های دین باور” در مراسم سوگواری تجلی می کند،زیرا زمان یاد آوری حادثه ها و حماسه ها،اندیشه ها را شکوفا ، احساسات را پر شتاب و یکایک اعضا را پرتوان می سازد و در مسیر همرنگی ،یکسو نگری و حرکت به سوی هدفی بلند و بالنده همگان را هدایت می کند.

“جلوه های سیاسی اشک” در نگاه پر نور پیشوایان معصوم ،سبب گردیده که در هر سال و هر فصل و به مناسبتهای مختلف نگاهی لبریز از عظمت و قداست به قشرهای مختلف در سطح جامعه معطوف شود و ملت های دین باور ،"ملت حماسه ” نامیده شوند.

حفظ افزون بر  اثر آسمانی و قدسی گریه ،”شعائر دینی و مظاهر الهی” در زمانها و مکانهای گوناگون موجب می شود که اشک و عزای خدا جویان و آرمان گرایان باعث حفظ مظاهر و مشاعر و جلوه های جاودان خدا محوری و دین باوری در گستره ی شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ می گردد و در یک سخن کوتاه با معرفتی والا ، اشکها سیل هایی می شود که سدهای بر افراشته شده از سوی دشمنان در برابر پیشبرد اهداف مکتب را خرد می کند و دلها و دیده ها را با صفای خاطر و صلابت بی نظیر به پشت سر گذاشتن یکا یک موانع تشویق می نماید.

لذا عظمت تشویق و هدایت امام رضا (ع) را به دست می آوریم که به یکی از اصحاب فرمود:

“ای پسر شبیب!هر گاه خواستی بر چیزی گریه کنی، بر حسین بن علی (ع)گریه کن.”

 

روش ها و بینش های حضرت زهرا

مهدی بیاکه شیشه ی دلها شکسته شد               قلب رسول و حرمت مولا شکسته شد

با  یک  لگد به   آن در نیم  سوخته  ز کین                عرش خدا و پهلوی زهرا شکسته  شد.

 فاطمه (س) کتاب فضائل علی (ع) را در4  محور  بنیادین گشود تا فردا و فرداهای تاریخ،همگان با مطالعه ی گفتار گرانبار وی پی به حقایق هستی برند و راه را از بیراهه  ها تشخیص دهند.

در فصل نخست ، علی (ع)  را در برابر خداوند عبدی تمام عیار معرفی می کرد که بسیاری از شبها از شوق عبادت و ترس فراوان بر روی خاک نخلستانها مدهوش می شود!!

در فصل دوم ، او را نسبت به رسول خدا می سنجید و می فرمود ، علی بهترین جانشین پیامبر ، برادر،امام برگزیده و دوست بی همانند رسول الله است.

در دیگر  فصل سخن از مقام امامت و ولایت امیر مومنان (ع) نسبت به امت اسلامی به میان می آورد، او را “امامی ربانی و الهی ” ، “آفریده ای روشن و نورانی” و “جایگاه اصلی و بنیادین امامت پیشوایان الهی” معرفی می کرد که تنها او شایسته پیروی و لیاقت خلافت و رهبری امت اسلام را خواهد داشت.

فاطمه (س) این فصل از ویژگی های شایسته ی امام را با نقش هدایت و رهبری راستین او چنان تأثیرگذار می دید که برای تحقق امامت و خلافت آن حضرت زبان به بیان فدای جان خویش برای امام گشود و خود را آماده این فداکاری نمود.

مقام بلند مرتبه شیعیان علی (ع) در امروز و فردای حیات فصلی دیگر از صفات آن حجت تالهی است که از سوی یاس یاسین (ص) بیان شده است . آن بانوی با بصیرت با اعتقادی قلبی سخن پدر را بازگو میکرد و علی و شیعیان او را اهل بهشت برین خداوند می دانست.

چگونگی نزول مصحف حضرت فاطمه (س)

دلا  بیا  به   سرای  علی دری بزنیم         به خانه ای که درش سوخته سری بزنیم

خبر رسیده که این روزها علی تنهاست        بیا به   خانه ی   فاطمه   سری   بزنیم 

حضرت امام محمد باقر (ع) فرمودند: چون خدای تعالی اراده فرمود که صحیفه را بر فاطمه (س) نازل فرماید،امر کرد جبرئیل و میکائیل و اسرافیل را که مصحفرا با خود بردارند وبر او نازل شوند ، و نزول آنها در شب جمعه ای بود . در ثلث دوم آن شب  فرود آمدنددر نزد او، در حالی که آن حضرت ایستاده نماز میگذارد.بر پاایستادند تا اینکه نشست و نماز خود را تمام کرد. مصحف را کنار او گذاردند و گفتند : خدای سلام تو را سلام می رساند.

پس آن حضرت بعداز نماز صبح تا هنگام زوال آفتاب تا آخر آن را قرائت فرمود.

امام باقر در ادامه فرمودند: حضرت فاطمه (س) موقع رحلتشان آنرا به امیر المومنان دادند و چون ایشان از دنیا رفتند به امام حسن (ع رسید و بعد از او نزد اهل آن است تا اینکه آنرا به دست صاحب این امر یعنی صاحب الزمان می رسانند.

این مصحفی است که در آن است سه یرابر مانند قرآن، که یک حرف از قرآن در آن نیست و آن چیزی است که خدا آن را املا فرموده و وحی فرستاده و در آن است همه آنچه که مردمان محتاج به ما هستنند و ما محتاج به احدی از ایشان نیستیم.

از کتاب جنه العاصمه ، ص 184

فاطمه زهرا (س) ،ارزشها و ضد ارزشهای زنان

حضرت حیدر به نام  فاطمه حساس بود *خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود

ای که بستی راه رادر کوچه ها برفاطمه * گردنت را می شکست آنجا اگرعباس بود.

 

زهرای مرضیه (س) با نویی سرشار از بینش و بصیرت بود و با سیره و سخن خود “فرهنگ برهنگی “و”برهنگی فرهنگی” دیروز و امروز را به خوبی مورد توجه قرار داد ، الگویی ماندگار از شخصیت عظیم خویش به یادگار گذاشت و جلوه های ارزشی و ضد ارزشی زنان را برای همیشه ی ایام ترسیم کرد.

او همانند پدر عزیز خود، “دختران را بهترین فرزندان پدران و مادران “میدانست و افزون بر آن “میمنت و خوش قدمی زن را صاحب دختر شدن در اولین گام مادری “معرفی می کرد.

بانوان را انسانهای پر لطافت ،پاکیزه و سرشار از برکت می دید و آنان را برتر از گوهرهای گرانبها و درّهای قیمتی نیازمند “شناخت روشن به ارزش خویشتن“و”روشهای شایسته برای مصون ماندن از تیرهای بلا و پرتگاهای خطر” می دانست تا در پی این دو ویژگی برجسته چون خود در عرصه های مختلف فرهنگی،اجتماعی،سیاسی،نظامی واعتقادی حضوری حرکت آفرین داشته باشند و هرگز فریب زرو زیور زندگی را نخورند.

از این رو”نگرش جامع در پوشش کامل “را ضرورت نخست می شمرد تا پیش از “حجاب” ،”غفاف ” بانوان از بلندای عشق و اندیشهء آنان لبریز شود.

 

کرامات و معجزات امام هادی علیه السلام

داستان امام علیه السلام با شعبدع باز هندی

راوندی با سند از زرافه، همدم متوکل نقل می کند که گفت:یک شعبده بازی از هند نزد متوکل آمد، او حقه باز بی نظیری بود، و متوکل بسیار شوخ و بازیگر بود. تصمیم گرفت که امام هادی علیه السلام را شرمنده کند، از اینرو به شعبده باز گفت: اگر او را شرمنده کنی هزار دینار خالص به تو می دهم. شعبده باز گفت: دستور ده نان لواش نازک پخت کنند، و آن را بر سفره بگذار، و مرا در کنار او بنشان. متوکل انجام داد، و امام علیه السلام را برای غذا آورد، و در طرف چپ او بالش چرمی گذاشت که نقش شیر داشت، و شعبده باز را در کنار بالش نشاند، اامام علیه السلام دست برد تا نانی بردارد که شعبده باز آن را پرواز داد، باز دست برد نان دیگری را بردارد که آن را هم پرواز داد، مردم به خنده افتادند.

امام هادی علیه السلام دست خود را بر نقش شیر بالش زد، و فرمود: او را بگیر. پس آن شیر خیز برداشت، و شعبده باز را گرفت و خورد، همه ی حاضران شگفت زده شدند، و امام علیه السلام برخاست، متوکل گفت: تو را به خدا بنشین و شعبده باز را برگردان.امام علیه السلام فرمود: سوگند به خدا او دیگر دیده نمی شود، آیا دشمنان خدا را

بر اولیای خدا مسلط می کنی؟!

و امام علیه السلام از نزد متوکل بیرون رفت، و آن مرد، دیگر دیده نشد.

 

مرگ مومن


پیامبر  اکرم (ص)ملک الموت را بر بالین مردی از انصار دید؛فرمود:ای ملک الموت با صحابی من مدارا کن که او مومن است. ملک الموت گفت : آسوده خاطر باش وغم به خود راه مده و بدان که من با هر مومنی مدارا می کنم . ای محمد (ص) بدان که من جان فرزند آدم را می گیرم و چون کسی از خانواده او فریاد ناله سر دهد با روحی که گرفته ام در میان حیاط می ایستم و می  گویم : این چه فریادی است؟ به خدا قسم که ما به او ستم نکردیم  و  بر اجلش بیشی نگرفتیم و زود تر از تقدیرش به سراغش نیامدیم و در ستاندن جانش ما را گنا هی نیست. اگر به آنچه خدا کرده راضی باشید اجر یابید و اگر اندوهگین و ناراضی باشید گناهکار  شوید. 

 

میزان الحکمه جلد 11حدیت19221