مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه اصفهان
رشته فقه و اصول
رشته فقه و اصول
چهارشنبه 97/05/17
1⃣ مالک و اشعث،هردو سرداران بزرگ سپاه علی بودند، اما وقتی مالک به خیمه معاویه رسید،اشعث شمشیرش را زیر گلوی علی گذاشت! سپاهیان، وحشت زده از جنگ با قرآنِ عمروعاص،مات و مبهوت تماشا می کردند و از ترس دینشان(!) می لرزیدند!
مقاومت علی و روشنگری هایش بی فایده بود و عربده های اشعث بر موعظه های او غالب شد!
مالک برگشت و «بی کسی علی»، جنگ برده را به شکستی تاریخی بدل کرد.
آن سوی معرکه،عمروعاص، به دین احمق ها می خندید!
راستی اگر در آن سپاه افسرده و حیران،به جای یک مالک، ده مالک اشتر وجود داشت،نمی توانستند مردم را متحد و متفق کرده،مسیر تاریخ را از کوچه ننگین حکمیت،به هلاکت معاویه تغییر دهند!؟
2⃣در تحمیل حکمیت و در اصل افول ستاره حکومت در سلسله امامت، سه عامل دخیل بود:
? الف:ترفند دشمن در ناامیدی سپاهیان مولا و ایجاد تردید و شکاف در آنها.
? ب:سکوت و خیانت خواص در بزنگاه تاریخی.
? ج:حماقت و وحشت بی مورد مردم.
3⃣تاریخ درست در همان مقطع است.
? مردم با مکر و تدبیر عمروعاص های تحت امر آمریکا ، دین و دنیای خود را از دست رفته می بینند.هرروز حلقه معیشت شان تنگ تر شده و بسیاری به همین خاطر ، تردید جدی دارند که اصلا در جبهه حق ایستاده اند یا نه؟!!
? اشعث های لانه کرده در مراکز مختلف حاکمیت،فرصت را مغتنم شمرده، از هر گوشه شمشیر کشیده اند و فشار می آورند تا از دَم خیمه معاویه برگردیم!
4⃣ حالا تنها و تنها حضور پر تعداد مالک ها. سرنوشت جنگ را تغییر می دهد.
حالا باید سرداران سپاه،ائمه جمعه، اعضا مجمع تشخیص، دانشجویان ، مردم عادی و حتی و حتی نمایندگان مجلس به این پرسش مهم پاسخ بدهند که اشعث هستند یا مالک؟!
آیا منتظر می مانند مکر عمروعاص های لانه کرده در دولت با حماقت و جُبنِ ابوموسی گونه آنها، انگشتر را از دست مولا به دست معاویه کند و بعد یک عمر دست به ریش بکشند و استغفار کنند!؟یا نه، مالک وار، جانشان را پروانه شمع وجود مولا می کنند!؟
? مالک بودن به شعار نیست،باید آبرو وسط گذاشت و کار کرد،کار روشنگرانه ،باید ترک عافیت گفت،فریاد زد،طومار نوشت،برای تک تک مطالبات مردم جان کند و عرق ریخت،باید پاشنه در دفاتر نمایندگان در هر شهر و دیاری بخاطر پیگیری های بی پایان ما از جا در بیاید، باید در هر دانشگاهی جلسه و تجمع و مناظره بر سر حفظ اصول انقلاب و مطالبه حقوق مردم صورت بگیرد،باید با «هر طریق ممکن» جلوی ازپا در آمدن دموکراتیک انقلاب را بگیریم ،حتی اگر متهم «به هر عنوانی» بشویم …
?خلاصه باید هرکاری را بکنیم که اگر عمار و مالک بودند می کردند و گرنه اشعثیم!
جمعه 96/04/02
امام على عليه السلام می فرمایند:
كونا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا
دشمن ستمگر و یار ستمدیده باشید. نهج البلاغه نامه 47
یکشنبه 96/03/21
سلام بر لحظه هایی که تو را آوردند!
سلام بر لبهای رسول اللّه که نام یگانه ات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد!
سلام بر لبخند سرافراز علی علیه السلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد!
سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی!
سلام بر تو، شباهتِ بیشائبه محمدی!
سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست
چرا امام حسن مجتبی(ع) جنگ و شهادت را انتخاب نکردند؟
رهبر معظم انقلاب میفرماید: گاهى زنده ماندن و زیستن و تلاش کردن در یک محیط، به مراتب مشکلتر از کشته شدن و شهید شدن و به لقاى خدا پیوستن است. امام حسن (ع) این مشکل را انتخاب کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شنیدن فضایل و برخی ابعاد و ویژگیهای شخصیتی ائمه (ع) در کلام بزرگان دین باعث ایجاد نگرش و معرفتی نوین در افکار شیعیان میشود. در واقع ایام ولادتها و شهادتهای آن بزرگواران باید فرصتی جهت تبیین معارف و فضایل این بزرگواران باشد تا جامعه اسلامی ضمن اینکه به غم و شادی میپردازد، به شعور و معرفت عترت(ع) نیز برسد.
در عصرما رهبر معظم انقلاب اسلامی پیوسته در مناسبات مختلف با نوع نگاه و بصیرت نافذشان بارها و بارها به مناسبات مختلف به بیان مسائل و عبرتهایی از ماجراهای اهلبیت(ع) پرداختند، امروزه پس از گذشت سالها از آن طرح بحثها، وقتی کمی دقیق میشویم، قیمت و بصیرت چنین افرادی برایمان بیش از پیش نمایان میشود و لزوم به کارگیری آنها در جامعه را به وضوح حس میکنیم.
در ادامه بیاناتی از رهبر معظم انقلاب درباره علت اینکه امام حسن مجتبی(ع) جنگ و شهادت را انتخاب نکردند، منتشر میشود:
غبار غلیظ نفاق در زمان امام حسن(ع)
دوران دشوار هر انقلابى، آن دورانى است که حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببینید امیرالمؤمنین(ع) از این مىنالد: «ولکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنا لک یستولى الشّیطان على اولیائه». در دوران پیامبر(ص) اینطورى نبود. در دوران پیامبر، صفوف، صفوف صریح و روشنى بود. آن طرف، کفار و مشرکان و اهل مکه بودند؛ کسانى بودند که یکى یکى مهاجرین از اینها خاطره داشتند: او من را در فلان تاریخ زد، او من را زندانى کرد، او اموال من را غارت کرد؛ بنابراین شبههای نبود. یهود بودند؛ توطئهگرانى که همه اهل مدینه - از مهاجر و انصار - با توطئههاى آنها آشنا بودند. جنگ بنىقریظه اتفاق افتاد، پیامبر دستور داد عده زیادی آدم را سر بریدند؛ خم به ابروى کسى نیامد و هیچ کس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنه روشنى بود؛ غبارى در صحنه نبود. اینطور جایى، جنگ آسان است؛ حفظ ایمان هم آسان است، اما در دوران امیرالمؤمنین(ع)، چه کسانى در مقابل على(ع) قرار گرفتند؟ خیال مىکنید شوخى است؟
خیال مىکنید آسان بود که «عبداللَّهبنمسعود» صحابى به این بزرگى - بنا به نقل عدهاى - جزو پابندهاى به ولایت امیرالمؤمنین(ع) نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟ همین «ربیعبنخثیم» و آنهایى که در جنگ صفین آمدند گفتند ما از این قتال ناراحتیم، اجازه بده به مرزها برویم و در جنگ وارد نشویم، در روایت دارد که «من اصحاب عبداللَّهبنمسعود»! اینجاست که قضیه سخت است.
وقتى غبار غلیظتر مىشود، مىشود دوران امام حسن(ع)؛ و شما مىبینید که چه اتفاقى افتاد. باز در دوران امیرالمؤمنین(ع)، قدرى غبار رقیقتر بود؛ کسانى مثل عمار یاسر - آن افشاگر بزرگ دستگاه امیرالمؤمنین(ع)- بودند. هرجا حادثهاى اتفاق مىافتاد، عمار یاسر و بزرگانى از صحابه پیامبر(ص) بودند که مىرفتند و حرف مىزدند، توجیه مىکردند و لااقل براى عدهاى غبارها زدوده مىشد؛ اما در دوران امام حسن(ع)، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیرصریح، جنگ با کسانى که مىتوانند شعارها را بر هدفهاى خودشان منطبق کنند، بسیار بسیار دشوار است؛ باید هوشیار بود. (70/6/27)
اگر امام حسن(ع) میجنگید و شهید میشد، خونش به هدر میرفت
امام حسن مجتبى (ع) مىدانست که اگر با همان عدۀ معدود اصحاب و یاران خود با معاویه بجنگد و به شهادت برسد، انحطاط اخلاقى زیادى که بر خواص جامعۀ اسلامى حاکم بود، نخواهد گذاشت که دنبال خون او را بگیرند! تبلیغات، پول و زرنگیهاى معاویه، همه را تصرف خواهد کرد و بعد از گذشت یکى دو سال، مردم خواهند گفت «امام حسن (ع) بیهوده در مقابل معاویه قد علم کرد»، لذا با همۀ سختیها ساخت و خود را به میدان شهادت نیانداخت؛ زیرا مىدانست خونش هدر خواهد شد.
گاهى شهید شدن آسانتر از زنده ماندن است! حقاً که چنین است! این نکته را اهل معنا و حکمت و دقت، خوب درک مىکنند. گاهى زنده ماندن و زیستن و تلاش کردن در یک محیط، به مراتب مشکلتر از کشته شدن و شهید شدن و به لقاى خدا پیوستن است. امام حسن (ع) این مشکل را انتخاب کرد. (75/3/20)
منبع: خبرگزاری تسنیم
پنجشنبه 96/03/18
از پیامبر نقل شد که فرمود: نعمتان مجهولتان الأمن و العافیة.
به گزارش ایلنا،حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیداری سه ساعته با دانشجویان، ضمن شنیدن دیدگاهها و نقطه نظرات دانشجویان درباره مسایل علمی و دانشگاهی و همچنین موضوعات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور در سخنانی، دانشجویان را در صفوف مقدم مبارزه مستمر نظام اسلامی با نظام سلطه دانستند و با تأیید نگاه نقادانه و مطالبهگرانه دانشجویان در مسایل مختلف، «نگاه آرمان گرایانه و مأیوس نشدن از شکستهای مقطعی» را مکمل این دغدغهمندی دانستند و با تاکید بر لزوم واقع بینی و ایفای نقش فعال تشکلهای دانشجویی انقلابی و اهتمام جدی به تبیین و غلبه دادن گفتمان انقلاب اسلامی در دانشگاهها، گفتند: رکن اساسی دانشگاه، دانش است و مهمترین وظیفه مجموعه دانشگاهی، تولید عالِم، تولید علم، و جهت دهی صحیح به عالِم و علم است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به حوادث تروریستی تهران، تأکید کردند: چنین حوادثی هیچ خللی در اراده ملت و مسئولان بوجود نخواهد آورد و ملت ایران قدرتمندانه به حرکت خود ادامه خواهد داد و پیش خواهد رفت.
خلاصه بیانات
رهبر انقلاب، عصر امروز در دیدار جمعی از دانشجویان دربارهی حادثهی تروریستی امروز تهران: ملت ایران دارد حرکت میکند و پیش میرود؛ این ترقهبازیهایی هم که امروز شد، اینها هم در ارادهی مردم تأثیری نخواهد گذاشت. این را همه بدانند؛ اینها کوچکتر از آن هستند که بتوانند در ارادهی ملت ایران و مسئولین کشور اثری بگذارند و البته خود این حوادث نشان داد که اگر چنانچه جمهوری اسلامی در آن نقطهای که مرکز اصلی این فتنههاست ایستادگی نمیکرد، ما تا حالا گرفتاریهای زیادی از این ناحیه در کشور داشتیم. انشاءالله کلک اینها کنده خواهد شد.
مسأله سند ۲۰۳۰ مسأله استقلال کشور است
رهبر انقلاب، عصر امروز در دیدار جمعی از دانشجویان: مسأله استقلال خیلی مهم است؛ مسألهی سند ۲۰۳۰ از این قبیل است. حالا بعضی میآیند میگویند ما تحفظ دادیم یا گفتیم فلان چیزش را قبول نداریم؛ نه، بحث سر اینها نیست؛ فرض کنیم در این سند هیچچیز واضح بیّنی هم که مخالف اسلام باشد وجود نداشته باشد، که حالا وجود دارد. من حرفم این است که نظام آموزشی کشور نباید بیرون کشور نوشته شود. آنها خیال میکنند ما گزارش درست نگرفتیم؛ نه، گزارشهای ما گزارشهای درستی است. شما میگویید این سند مثلاً خلاف اسلام ندارد، داشته باشد یا نداشته باشد، اینجا ایران است، اینجا جمهوری اسلامی است. نظام آموزشی ما را چهار نفر بنشینند در یونسکو بنویسند! چرا؟ این همان مسألهی استقلال است.
برخی دستگاههای مرکزی کشور در تشخیص مسائل اصلی دچار اختلال اند
رهبر انقلاب، عصر امروز در دیدار جمعی از دانشجویان: از وظایف تشکلهای دانشجویی، تلاش همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه است. نگویید دیگر نمیشود در دانشگاه کار کرد؛ در دانشگاه خیلی میشود کار کرد. همهی هستههای فکری و فرهنگی و عملی و جهادی هرکدام کار کنند؛ مستقل؛ آتش به اختیار باشند. البته قرارگاه مرکزی دستور میدهد اما چنانکه قرارگاه مرکزی اختلال دارد، شما افسران جنگ نرم، آنجا آتش به اختیارید.گاهی اوقات احساس میشود دستگاههای مرکزی فکری و فرهنگی و سیاسی دچار اختلالند و تعطیلند؛ اینکه در وضعیتی که ما اینهمه مسائل مهم فرهنگی در کشور داریم، حالا فرض کنیم فلان آهنگ قبل #افطار پخش بشود یا نشود، این میشود مسألهی اصلی، نامهنگاری میکنند؛ این پیداست این دستگاه اختلال پیدا کرده؛ مسألهی اصلی را از فرعی تشخیص نمیدهند. وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا شما آتش به اختیارید.
منبع: تابناک