مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه اصفهان
رشته فقه و اصول
رشته فقه و اصول
سه شنبه 96/03/23
معنای شب قدر
چرا این شب «شب قدر» نامیده شده است؟ چه اسراری در آن نهفته و چه وقایع و حوادثی در آن رخ داده و میدهد؟ مفسران قرآن کریم با استفاده از قرآن و احادیث پیشوایان معصوم دین درباره علت نامگذاری این شب به «شب قدر» مطالب و دلایل زیادی آورده اند. شب قدر یعنی شب بزرگ و با عظمت؛ زیرا در قرآن کریم «قدر» به معنای منزلت و بزرگی خدا آمده است. همه مقدّرات بندگان نیز در طول سال در این شب رقم میخورد؛ همچنانکه امام رضا علیه السلام فرمودند: «خداوند در شب قدر آنچه را که از این سال تا سال بعد پیش خواهد آمد، مقدّر می فرماید از زندگی یا مرگ، از خوب یا بد یا روزی. پس آنچه خداوند در این شب مقرر می کند، به حتم واقع خواهد شد.»
البته این امر هیچگونه تضادی با آزادی اراده انسان و مسئله اختیار ندارد؛ زیرا تقدیر الهی به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگیها و لیاقتهای افراد و به اندازه ایمان، تقوا، پاکی نیت و اعمال آنهاست. بدون شک مفاهیمی چون: وعده و وعید، انذار و بشارت، کیفر و پاداش، بدون برخورداری انسان از اراده و اختیار بی معناست. حضور انسان در محافل شب قدر، عبادت و دعا و … جلوه هایی از حضور اراده و اختیار انسان است. بزرگترین اشتباه درباره حقیقت مشیت الهی این است که گروهی خود را صاحب همه چیز میدانند و تصور میکنند خداوند به صورت مطلق همه کارها را به بندگان خود واگذار نموده است؛ پس نه ثواب و عقاب در کار است و نه مسئولیت و اخلاق. گروهی دیگر نیز فکر میکنند انسان موجودی مجبور است که هیچ اختیار و آزادی ندارد و همه چیز با قضا و قدر تعیین میشود؛ در حالی که حقیقت امری میان این دو نظر است؛ یعنی نه جبر قضا و قدر و نه واگذاری مطلق به بندگان؛ چراکه بعضی از کارها را ما به خواست و اراده خودمان انجام میدهیم؛ مثل خوردن، آشامیدن، رفتن، آمدن و … و در بعضی دیگر از کارها همچون به دنیا آمدن، از دنیا رفتن و … اراده و خواست ما مطرح نیست.
در شب قدر فرشتگان بسیاری به زمین می آیند؛ به طوری که زمین بر آنها تنگ میشود. لذا آن را «شب قدر» نامیده اند؛ زیرا یکی از معانی «قدر» به معنای ضیق و تنگ است و در این شب قرآن با تمام قدر و منزلتش به وسیله فرشته صاحب قدر بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل گردید.
شب قدر در آینه آیات قرآن
به جرئت می توان گفت برجسته ترین آیات قرآن در مورد شب قدر و فضیلت آن که است که خداوند متعال می فرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. و از شب قدر چه آگاهت کرد. شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است. در آن شب فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان برای هر کاری که مقرر شده است فرود می آیند. آن شب تا دم صبح صلح و سلام است».
از جمله دلایل فضیلت شب قدر بلکه والاترین جنبه فضیلت آن نزول قرآن کریم در این شب می باشد که به صورت یک باره بر قلب مقدس پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) نازل گردید و در بقیه عمر مبارک ایشان به صورت تدریجی انجام گرفت. قرآن کریم یکی از علل فضیلت ماه رمضان را همین معنا برشمرده و می فرماید: (شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان)؛ «ماه رمضانی که قرآن را در آن فرو فرستادیم؛ کتابی که مردم را راهبر و متضمن دلایل آشکار هدایت و میزان تشخیص حق از باطل است».
قرآن کریم علت دیگر فضیلت این شب بزرگ را تعیین مقدرات انسان قلمداد نموده و می فرماید: (انّا انزلناه فی لیلة مبارکة انّا کنّا منذرین - فیها یفرق کل امر حکیم)؛ «ما قرآن را در شبی فرخنده نازل کردیم؛ زیرا که هشدار دهنده بودیم. پس در آن شب هر کاری محکم و استوار می شود».
آثار شب قدر
شب قدر بهترین فرصت برای طلب بخشش و آمرزش گناهان از خداوند است و پروزدگار در این شب عنایت ویژه ای به بندگان خود دارد و در واقع آن را بهانه ای جهت آمرزش بندگان خود قرار داده است. پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در روایتی وجود شب قدر را غایت لطف خدا به امت خویش برشمرده، می فرماید:
«به امت من در ماه رمضان پنج چیز داده شده که به امت هیچ پیغمبری پیش از من داده نشده است. اما عطای اول: هر گاه شب اول ماه رمضان فرا رسد خداوند به سوی بندگان نظر می کند و کسی که خدا به او نظر کرده تا ابد عذاب نمی شود. دوم: بوی بد دهان آنان که در نزد خدا شب زنده داری می کنند خوشبوتر از بوی مشک می شود. سوم: ملائکه برای ایشان در شب و روز استغفار می کنند. چهارم: همانا خداوند عزوجل بهشت خویش را امر می کند که استغفار کند و تزیین شود برای بندگان. پس چه نزدیک است که سختیهای دنیا آنها را در خود فرو برد و می روند به سوی بهشت و کرامت من. پنجم: پس هر گاه شب آخر فرا رسد خداوند همه بندگان را می آمرزد.
مردی گفت: یا رسول اللّه در شب قدر؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: مگر نمی دانی که کارگران هر گاه کارشان تمام شود، مزد به آنها می دهند».
هم چنین روزه داران در دعای روز قدر به درگاه خدا دست بلند کرده و می خوانند: (اللهم ارزقنی فیه فضل لیلة القدر و صیّر اموری فیه من العسر الی الیسر و اقبل معاذیری و حطّ عنّی الذنب و الوزر یا رئوفا بعباده الصالحین)؛ «بار خدایا! فضل شب قدر را در این روز بر من روزی کن و کارهایم را از سختی به آسانی وا گردان و عذرم را بپذیر و گناهانم را بریز ای مهربان به بندگان نیکوکار».
سئوال حضرت موسی (علیه السلام) در این شب عزیز از خداوند از این نوع است
او به خدای خود عرضه داشت:
«خدایا! می خواهم به تو نزدیک شوم. فرمود: قرب من برای کسی است که شب قدر بیدار باشد. گفت: خدایا! رحمتت را می خواهم. فرمود: رحمتم از آن کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند. گفت: خدایا! جواز گذشتن از پل صراط را می خواهم. فرمود: آن از آن کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد. گفت: خدایا! از درختان و میوه های بهشتی می خواهم. فرمود: آنها برای کسی است که در شب قدر مرا به پاکی یاد کند. گفت: خدایا! رهایی از آتش جهنم را می خواهم. فرمود: آن برای کسی است که از گناهانش در شب قدر استغفار کند. گفت: خدایا! خشنودی تو را می خواهم. فرمود: خشنودی من از آن کسی است که در شب قدر دو رکعت نماز بخواند».
در برخی موارد نیز فرد به راستی نمی داند که در این موقعیت بزرگ چه چیز از خدای خود بخواهد. در این زمینه روایتی وجود دارد که پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) صریحاً مشخص فرمود که در شب قدر باید از خدا چه چیزی خواست.
(قیل للنبی(صلی الله علیه و آله)انْ اردکت لیلة القدر فما اسأل ربی؟ قال(صلی الله علیه و آله): العافیة؛ از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) سؤال شد که اگر شب قدر را درک کردیم از خدا چه بخواهم؟
فرمود: سلامتی بخواهید».
فضایل شب قدر
عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور میتوان به دست آورد:
1. آمرزش گناهان: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در تفسیر سوره «قدر» فرمودند: «هر کس شب قدر را احیا بدارد و مؤمن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامی گناهانش آمرزیده میشود.»
2. قلب رمضان: امام صادق علیهالسلام فرمودند: «از کتاب خدا استفاده میشود که شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماهها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است».
3. بهتر از هزار ماه: در فرهنگ غنی اسلام، همه چیز را با معیارهای الهی میسنجند و بر همین اساس قرآن در مورد شب قدر میفرماید: «لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْر» در دعای 44 صحیفه سجادیه نیز میخوانیم: «(عبادت و بندگی در) شبی از شبهای آن، آن را برابر با (عبادت در) شبهای هزار ماه قرار داد (چون خیرات و برکات و سودهای دینی و دنیوی در آن است) و آن را شب قدر نامید».
4. نزول قرآن: طبق روآیات، مجموع قرآن در شب قدر نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23 سال دوران نبوت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله به صورت الفاظ نازل شده است.
5. نزول ملائکه: نزول ملائکه و روح در شب قدر نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر علیه السلام فرمودند: «عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و کارهای نیک دیگر بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»
6. عرضه اعمال بر حجت خدا: بنا بر روآیات و ظاهر آیت سوره قدر، شب قدر منحصر به زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله نیست و فرشتگان در شب قدر مقدّرات یک سال را نزد «ولی مطلق زمان» میآورند و بر او عرضه میکنند. این واقعیت از روز نخستین وجود داشته است و تا قیامت هم ادامه خواهد یافت. از سویی نیز بنابر روایات زمین از نخستین روز خلقت تا آخر فنای دنیا بی حجّت نخواهد بود چنانکه امام علی علیه السلام فرمودند: «شب قدر در هر سالی هست، در این شب امور همه سال (و تقدیرها و سرنوشتها) فرو فرستاده میشود. پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله نیز این شب صاحبانی دارد». حجت خدا در زمین در زمان حاضر وجود مقدّس و مبارک حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و اوست که حجت خدا و وصی اوصیا و خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله و معصوم از هر گناه و پلیدی است و لذا صاحب شب قدر است.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.هیئت مذهبی دانش آموختگان مشهد مقدس
دوشنبه 96/03/22
در ماه مبارک رمضان انجام کدام اعمال افضل می باشد و کدام یک از اعمال بیش تر توصیه شده است؟
در روایتی امام علی (ع) از پیامبر سؤال می کند: بهترین عمل در ماه رمضان چیست؟ حضرت می فرماید: «با فضیلت ترین اعمال در این ماه، پرهیز از گناه است». (وسائل الشیعه، ج 18، ص 313)
هرچند در این ماه علاوه بر اعمال واجب مانند روزه داری، اعمال مستحبی بسیاری مورد تأکید قرار گرفته مانند تلاوت قرآن و افطاری دادن به روزه داران و … و به علاوه حتی عادی ترین کارها مانند نفس کشیدن عبادت خوانده شده، اما در مجموع باید دانست که در ماه رمضان و در همه حال، ترک گناه و انجام درست واجبات، توبه و استغفار از گناهان گذشته و جبران آن ها در اولویت قرار دارد و افضل اعمال می باشد.
یکشنبه 96/03/21
سلام بر لحظه هایی که تو را آوردند!
سلام بر لبهای رسول اللّه که نام یگانه ات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد!
سلام بر لبخند سرافراز علی علیه السلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد!
سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی!
سلام بر تو، شباهتِ بیشائبه محمدی!
سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست
چرا امام حسن مجتبی(ع) جنگ و شهادت را انتخاب نکردند؟
رهبر معظم انقلاب میفرماید: گاهى زنده ماندن و زیستن و تلاش کردن در یک محیط، به مراتب مشکلتر از کشته شدن و شهید شدن و به لقاى خدا پیوستن است. امام حسن (ع) این مشکل را انتخاب کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شنیدن فضایل و برخی ابعاد و ویژگیهای شخصیتی ائمه (ع) در کلام بزرگان دین باعث ایجاد نگرش و معرفتی نوین در افکار شیعیان میشود. در واقع ایام ولادتها و شهادتهای آن بزرگواران باید فرصتی جهت تبیین معارف و فضایل این بزرگواران باشد تا جامعه اسلامی ضمن اینکه به غم و شادی میپردازد، به شعور و معرفت عترت(ع) نیز برسد.
در عصرما رهبر معظم انقلاب اسلامی پیوسته در مناسبات مختلف با نوع نگاه و بصیرت نافذشان بارها و بارها به مناسبات مختلف به بیان مسائل و عبرتهایی از ماجراهای اهلبیت(ع) پرداختند، امروزه پس از گذشت سالها از آن طرح بحثها، وقتی کمی دقیق میشویم، قیمت و بصیرت چنین افرادی برایمان بیش از پیش نمایان میشود و لزوم به کارگیری آنها در جامعه را به وضوح حس میکنیم.
در ادامه بیاناتی از رهبر معظم انقلاب درباره علت اینکه امام حسن مجتبی(ع) جنگ و شهادت را انتخاب نکردند، منتشر میشود:
غبار غلیظ نفاق در زمان امام حسن(ع)
دوران دشوار هر انقلابى، آن دورانى است که حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببینید امیرالمؤمنین(ع) از این مىنالد: «ولکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنا لک یستولى الشّیطان على اولیائه». در دوران پیامبر(ص) اینطورى نبود. در دوران پیامبر، صفوف، صفوف صریح و روشنى بود. آن طرف، کفار و مشرکان و اهل مکه بودند؛ کسانى بودند که یکى یکى مهاجرین از اینها خاطره داشتند: او من را در فلان تاریخ زد، او من را زندانى کرد، او اموال من را غارت کرد؛ بنابراین شبههای نبود. یهود بودند؛ توطئهگرانى که همه اهل مدینه - از مهاجر و انصار - با توطئههاى آنها آشنا بودند. جنگ بنىقریظه اتفاق افتاد، پیامبر دستور داد عده زیادی آدم را سر بریدند؛ خم به ابروى کسى نیامد و هیچ کس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنه روشنى بود؛ غبارى در صحنه نبود. اینطور جایى، جنگ آسان است؛ حفظ ایمان هم آسان است، اما در دوران امیرالمؤمنین(ع)، چه کسانى در مقابل على(ع) قرار گرفتند؟ خیال مىکنید شوخى است؟
خیال مىکنید آسان بود که «عبداللَّهبنمسعود» صحابى به این بزرگى - بنا به نقل عدهاى - جزو پابندهاى به ولایت امیرالمؤمنین(ع) نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟ همین «ربیعبنخثیم» و آنهایى که در جنگ صفین آمدند گفتند ما از این قتال ناراحتیم، اجازه بده به مرزها برویم و در جنگ وارد نشویم، در روایت دارد که «من اصحاب عبداللَّهبنمسعود»! اینجاست که قضیه سخت است.
وقتى غبار غلیظتر مىشود، مىشود دوران امام حسن(ع)؛ و شما مىبینید که چه اتفاقى افتاد. باز در دوران امیرالمؤمنین(ع)، قدرى غبار رقیقتر بود؛ کسانى مثل عمار یاسر - آن افشاگر بزرگ دستگاه امیرالمؤمنین(ع)- بودند. هرجا حادثهاى اتفاق مىافتاد، عمار یاسر و بزرگانى از صحابه پیامبر(ص) بودند که مىرفتند و حرف مىزدند، توجیه مىکردند و لااقل براى عدهاى غبارها زدوده مىشد؛ اما در دوران امام حسن(ع)، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیرصریح، جنگ با کسانى که مىتوانند شعارها را بر هدفهاى خودشان منطبق کنند، بسیار بسیار دشوار است؛ باید هوشیار بود. (70/6/27)
اگر امام حسن(ع) میجنگید و شهید میشد، خونش به هدر میرفت
امام حسن مجتبى (ع) مىدانست که اگر با همان عدۀ معدود اصحاب و یاران خود با معاویه بجنگد و به شهادت برسد، انحطاط اخلاقى زیادى که بر خواص جامعۀ اسلامى حاکم بود، نخواهد گذاشت که دنبال خون او را بگیرند! تبلیغات، پول و زرنگیهاى معاویه، همه را تصرف خواهد کرد و بعد از گذشت یکى دو سال، مردم خواهند گفت «امام حسن (ع) بیهوده در مقابل معاویه قد علم کرد»، لذا با همۀ سختیها ساخت و خود را به میدان شهادت نیانداخت؛ زیرا مىدانست خونش هدر خواهد شد.
گاهى شهید شدن آسانتر از زنده ماندن است! حقاً که چنین است! این نکته را اهل معنا و حکمت و دقت، خوب درک مىکنند. گاهى زنده ماندن و زیستن و تلاش کردن در یک محیط، به مراتب مشکلتر از کشته شدن و شهید شدن و به لقاى خدا پیوستن است. امام حسن (ع) این مشکل را انتخاب کرد. (75/3/20)
منبع: خبرگزاری تسنیم