موضوع: "دهه فا طمیه"

سوالاتی در مورد ایام فاطمیه و حضرت زهرا سلام الله علیها از حضرت آیة الله مکارم شیرازی



تاریخ شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در منابع


سوال: اینکه سه دهه فاطمیه داریم آیا بر اساس سند های شیعی می باشد یا خیر؟ آیا اینکه می گویند دهه فاطمیه 45 روزه ای نداریم چقدر صحت دارد؟ معیار شروع دهه فاطمیه چه زمانی است؟ قبل از شهادت یا بعد از روز شهادت شروع می شود؟
پاسخ: در مورد سالروز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) دو روایت است یکی اینکه ایشان 75 روز بعد از رحلت پیغمبر اکرم (ص) به شهادت رسیدند که می شود 13 جمادی الاول و دیگری اینکه 95 روز بعد از رحلت پیغمبر به شهادت رسیدند که می شود 3 جمادی الثانی و طول این 20 روز را ایام فاطمیه نامیده اند.


حدود ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)


سوال: احتراماً محدوده دو دهه فاطمیه را بیان فرمایید و همچنین برگزاری مراسم جشن عقد و عروسی و امثال آن در این مدت چگونه است؟
پاسخ: سه روز 13 و 14 و 15 جمادی الاول و سه روز 1و 2 و 3 جمادی الثانی بنابر معمول به «فاطمیه» اختصاص دارد ولی در بین این دو برگزاری مراسم عقد و عروسی (با رعایت تمام موازین شرعی) مانعی ندارد.


پوشیدن لباس مشکی و عزاداری برای حضرت فاطمه زهرا (س)


سوال: آیا پوشیدن لباس سیاه در ایام شهادت حضرت زهرا با توجه به وحدت و کراهت لباس سیاه جایز است؟
آیا برپائی مراسم عزاداری در ایام فاطمیه با توجه به مخالفت برخی دستگاههای کشور جائز است؟
آیا در خانه حضرت زهرا (س) را آتش زدند یا شهادت ایشان طبق گفته برخی افسانه است؟
پاسخ: 1- با توجه به این که پوشیدن لباس مشکی در ایام شهادت حضرات معصومین نوعی تعظیم شعائر الهی محسوب می شود کراهت ندارد.
2- هرگاه مراسم به شکلی برگزار گردد که باعث تفرقه صفوف مسلمین نگردد هیچ کس نباید مانع آن گردد و کسانی که مانع برگزاری می شوند تصورشان این است که بعضی از عزاداران شعارهای تندی بر ضد اهل سنت می دهند که در این شرایط باعث تفرقه است.
3- آن حضرت به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند. اسناد این سخن را در کتاب یورش به خانه وحی به نقل از کتابهای اهل سنت آورده ایم.


تعبیر سیده النساء العالمین برای حضرت زهرا (س)


سوال: چرا ما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را سیده النساء العالمین میدانیم؟ چرا که در قرآن از او نامی نیامده است در حالیکه در قرآن از حضرت مریم به این عنوان یاد شده است و ما او را منحصر به زمان خودش می دانیم؟
پاسخ: این تعبیر در برخی از روایات آمده است و سوره هل أتی و کوثر در واقع در شأن آن بزرگوار است و همچنین آیه تطهیر و مباهله.

هدیه به بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها جایگاه و منزلت حضرت زهرا سلام الله علیها در نزد حضرت علی علیه السلام

منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یك زن می‌تواند چنان بالا رود كه مایه مباهات و افتخار امام (علیه السلام) گردد. اگرچه بیان عظمت مقام حضرت فاطمه علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام خود تحقیق مستقلی می‌طلبد لكن در اینجا فهرست‌وار، به ذكر پاره‌ای از موارد، پرداخته شده تا بیانگر اوج مقام و مرتبه زن در نگرش حضرت باشد.

مباهات حضرت علی به همسری فاطمه علیهماالسلام

شخصیت بزرگی چون علی علیه السلام به همسری فاطمه علیهاالسلام افتخار می‌كند و همسری با او را برای خود فضیلت و ملاك برتری بر دیگران و شایستگی پذیرش مسئولیت‌های سنگینی چون رهبری جهان اسلام می‌داند. برخی از موارد كه حضرت برای اثبات حقانیت خود به داشتن همسری فاطمه علیهاالسلام استناد فرموده‌اند عبارت است از:

* در پاسخ نامه‌ای به معاویه از جمله فضیلت‌ها و امتیازهایی كه حضرت به آن اشاره می‌فرمایند این است كه «بهترین زنان جهان از ماست و حمالة الحطب و هیزم كش دوزخیان از شماست.»

حضرت علی علیه السلام در ضمن پاسخ به نامه معاویه می‌نویسد: «دختر پیامبر صلی الله علیه و آله همسر من است كه گوشت او با خون و گوشت من در هم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد(صلی الله علیه و آله)، فرزندان من از فاطمه علیهاالسلام هستند، كدامیك از شما سهم و بهره‌ای چون من دارا هستید.»

* در جریان شورای شش نفره كه خلیفه دوم برای جانشینی وی را تعیین كرده بود حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: «آیا در بین شما به جز من كسی هست كه همسرش بانوی زنان جهان باشد؟» همگی پاسخ دادند: نه.

  * در جریان سقیفه حضرت ضمن برشمردن فضایل و كمالات خویش و این‌ كه باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهده‌دار شود به ابوبكر فرمود: «تو را به خدا سوگند می‌دهم! آیا آن كس كه رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] در آورد من هستم یا تو؟ ابوبكر پاسخ داد: تو هستی.

 فاطمه ركن علی است از مقامات ممتازی كه مخصوص پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت فاطمه علیهاالسلام می‌باشد ركن بودن برای علی است. در حدیثی می‌خوانیم پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمودند: «سلام علیك یا ابا الریحانتین، فعن قلیل ذهب ركناك.»

 چه تعبیر لطیف و زیبایی همان تعبیر حضرت علی علیه السلام در مورد زن كه فرمودند زن ریحانه است. پیامبر نیز فرمودند: «سلام بر تو ای پدر دو گل [زینب و ام كلثوم] به زودی دو ركن تو از دست می‌روند.»

حضرت علی علیه السلام بعد از شهادت فاطمه خطاب به ایشان فرمودند:«بِمَنِ العَزاء‌ یا بِنتِ مُحمد؟ كنت بِكِ اتعزی فَفیم العَزاء من بعدك؟»؛ به چه چیزی آرامش یابم ای دختر محمد؟ من به وسیله تو تسکین می‌یافتم؛ بعد از تو به چه چیزی آرامش یابم؟ علی علیه السلام بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «این یكی از دو ركن بود» و بعد از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام فرمودند:« این ركن دیگر است.» مددكار اطاعت الهی انبیاء و پیشوایان معصوم تنها راه سعادت و خوشبختی انسان‌ها را پیروی از دستورات الهی می‌دانستند و از این رو بهترین همكار و دوست برای آنان كسی بود كه در این راستا به آنها كمك كند. می‌خوانیم علی علیه السلام در پاسخ پیامبر كه سؤال كردند:« همسرت را چگونه یافتی؟» گفتند:« بهترین یاور در راه اطاعت از خداوند.»

تمسك علی علیه السلام به كلام زهرا علیهاالسلام حضرت در حدیث اربع مائة بعد از این كه فرمودند در مراسم تجهیز مرده‌ها گفتار خوب داشته باشید چنین ادامه دادند: «فان بنت محمد صلی الله علیه و آله لما قبض ابوها ساعدتها جمیع بنات بنی‌هاشم، قالت: دعوا التعداد و علیكم بالدعا.» حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از ارتحال رسول اكرم صلی الله علیه و آله به زنان بنی‌هاشم كه او را یاری می‌كردند و زینت‌ها را رها كرده و لباس سوگ در بر نموده‌اند، فرمود:«این حالت را رها كنید و بر شماست كه دعا و نیایش نمایید.»

هنگام ارتحال بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه و بیان وصایا و حلالیت ایشان حضرت در پاسخ می‌گوید: « پناه به خدا، تو داناتر و پرهیزكارتر و گرامی‌تر و نیكوكارتر از آنی كه به جهت مخالفت كردنت با خود، تو را مورد نكوهش قرار دهم. دوری از تو و احساس فقدانت بر من گران خواهد بود، ولی گریزی از آن نیست. به خدا قسم با رفتنت مصیبت رسول خدا را بر من تازه نمودی، یقینا مصیبت تو بزرگ است مصیبتی كه هیچ چیز و هیچ كس نمی‌تواند به انسان دلداری دهد و هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین آن شود.» با این كه حضرت علی علیه السلام معصوم بوده و تمام گفته‌های او حجت است ولی برای تثبیت مطلب به سخن زهرا علیهاالسلام تمسك می‌كند. این نشانگر عصمت حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام بوده و این كه تمام رفتار، گفتار و نوشتار او حجت است و از این جهت فرقی بین زن و مرد نیست.

تنها تسلی بخش علی علیه السلام حضرت بعد از شهادت فاطمه خطاب به ایشان فرمودند: «بِمَنِ العَزاءُ‌ یا بِنتَ مُحمَد؟ كُنتُ بِكِ اَتَعزی فَفیمَ العَزاء مِن بَعدِكِ؟با چه کسی آرامش یابم ای دختر محمد؟ من به وسیله تو تسکین می‌یافتم؛ بعد از تو با چه کسی آرامش یابم؟

غضب خداوند به غضب فاطمه علیهاالسلام حضرت علی علیه السلام از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل نموده كه ایشان فرمودند: «انَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَغضِبُ لِغَضِبِ فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه، خشمگین؛ و برای خشنودی و رضایت فاطمه راضی می‌شود. «خدا چنین خواست كه او زودتر از دیگران به رسول خدا بپیوندد، پس از او شكیبایی من به پایان رسیده و خویشتن‌داری از دست رفته، اما آنچنان كه در جدایی تو صبر كردم در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره‌ای ندارم شكیبایی بر من سخت است. پس از او آسمان و زمین در نظرم زشت می‌نماید و هیچ گاه اندوه دلم نمی‌گشاید. چشمم بی‌خواب، و دل از سوز غم سوزان است. تا خداوند مرا در جوار تو ساكن گرداند. مرگ زهرا ضربه‌ای بود كه دل را خسته و غصه‌ام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی كشانید…

و در حدیث دیگر خطاب به حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند: « انَّ اللهَ لَیَغضِبُ لِغَضَبِكِ وَ یَرضی لِرِضاكِ»( خداوند برای خشم تو، خشمگین و برای خشنودی تو، خشنود می‌شود. برگزیده پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه السلام در مصیبت حضرت زهرا علیهاالسلام خطاب به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «قل یا رسول الله عن صفیتك صبری»؛ « یعنی این صفیه توست، بانویی كه صفوه تو، مصطفی و برگزیده توست رحلت كرده و صبر فقدانش برای من دشوار است.»

تكرار مصیبت فقدان پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام ارتحال بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه و بیان وصایا و حلالیت ایشان حضرت در پاسخ می‌گوید: « پناه به خدا، تو داناتر و پرهیزكارتر و گرامی‌تر و نیكوكارتر از آنی كه به جهت مخالفت كردنت با خود، تو را مورد نكوهش قرار دهم. دوری از تو و احساس فقدانت بر من گران خواهد بود، ولی گریزی از آن نیست. به خدا قسم با رفتنت مصیبت رسول خدا را بر من تازه نمودی، یقینا مصیبت تو بزرگ است مصیبتی كه هیچ چیز و هیچ كس نمی‌تواند به انسان دلداری دهد و هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین آن شود.»

مقدم نمودن خواست فاطمه برخواست خویش در هنگام وصیت حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ امام به ایشان و گریستن هر دو، سپس امام سر مبارك فاطمه علیهاالسلام را به سینه چسباند و گفت:«هر چه می‌خواهی وصیت كن، یقینا به عهد خود وفا كرده، هر چه فرمان دهی انجام می‌دهم و فرمان تو را بر نظر و خواست خویش مقدم می‌دارم.»

پایان شكیبایی علی علیه السلام علی علیه السلام كه اسوه صبر و استقامت است اما در شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام تاثر و تالم خود را چگونه اظهار می‌دارد، تا آنجا كه بعد از دفن همسر گرامیش در حالی كه حزن و اندوه تمام وجود او را فرا گرفته بود خطاب به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه داشت: «خدا چنین خواست كه او زودتر از دیگران به رسول خدا بپیوندد، پس از او شكیبایی من به پایان رسیده و خویشتن‌داری از دست رفته، اما آنچنان كه در جدایی تو صبر كردم در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره‌ای ندارم شكیبایی بر من سخت است. پس از او آسمان و زمین در نظرم زشت می‌نماید و هیچ گاه اندوه دلم نمی‌گشاید. چشمم بی‌خواب، و دل از سوز غم سوزان است. تا خداوند مرا در جوار تو ساكن گرداند. مرگ زهرا ضربه‌ای بود كه دل را خسته و غصه‌ام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی كشانید… اگر بیم چیرگی ستمكاران نبود، برای همیشه اینجا [كنار قبر زهرا(علیهاالسلام)] می‌ماندم و در این مصیبت بزرگ چون مادر فرزند مرده، اشک از دیدگانم می‌راندم.»

پرسشی از امروز پاسخی برای هر روز (اشک)

پرسشی که هرازگاهی برخی از نا آشنایان با مفاهیم ناب و آموزه های درس آموز اسلام با جلوه ای روشنفکرانه بدان می پردازند آن است که :

آثار اشک برای امروز و فردای ما چیست ؟ و آیا گریه نشانه ی ضعف و زبونی نیست؟ بهتر آن نیست به جای اشک ، شادی کنیم و با خنده و قهقهه یاد و نام قهرمانان تاریخ خود را حفظ نماییم تا هرگز به ما ملت گریه و سوگواری نگویند ،بلکه ملت ما را ، با نشاط و شادکام خطاب کنند!!

پاسخ را از دیدگاه آشنایان با اسلام ناب محمدی جویا می شویم.

در نگاه صاحب نظران ، “حفظ مکتب” نخستین رهاورد اشک ارزشمند است.

آنان معتقدند نثر و شعر ، خطبه و خطابه، ندبه و نوحه و هیاهو ،شیو ه های شایسته ای برای حفظ آرمانهای آسمانی اسلام است،از این رو افزون بر بکاء، تباکی یعنی خود را به شکل گریه کنندگان در آوردن نیز دارای ارزش تلقی شده است.

“زنده نگه داشتن نهضت شهیدان به ویژه سید شهیدان آفرینش” دستاورد دیگری برای گریه است ،زیرا با ریزش اشک نهضت بقا و پایندگی می یابد . دانه های اشک ،گریه کنندگان را همرنگ محبوب می سازد.

بسیج نیروها و نمایش قدرت توده های دین باور” در مراسم سوگواری تجلی می کند،زیرا زمان یاد آوری حادثه ها و حماسه ها،اندیشه ها را شکوفا ، احساسات را پر شتاب و یکایک اعضا را پرتوان می سازد و در مسیر همرنگی ،یکسو نگری و حرکت به سوی هدفی بلند و بالنده همگان را هدایت می کند.

“جلوه های سیاسی اشک” در نگاه پر نور پیشوایان معصوم ،سبب گردیده که در هر سال و هر فصل و به مناسبتهای مختلف نگاهی لبریز از عظمت و قداست به قشرهای مختلف در سطح جامعه معطوف شود و ملت های دین باور ،"ملت حماسه ” نامیده شوند.

حفظ افزون بر  اثر آسمانی و قدسی گریه ،”شعائر دینی و مظاهر الهی” در زمانها و مکانهای گوناگون موجب می شود که اشک و عزای خدا جویان و آرمان گرایان باعث حفظ مظاهر و مشاعر و جلوه های جاودان خدا محوری و دین باوری در گستره ی شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ می گردد و در یک سخن کوتاه با معرفتی والا ، اشکها سیل هایی می شود که سدهای بر افراشته شده از سوی دشمنان در برابر پیشبرد اهداف مکتب را خرد می کند و دلها و دیده ها را با صفای خاطر و صلابت بی نظیر به پشت سر گذاشتن یکا یک موانع تشویق می نماید.

لذا عظمت تشویق و هدایت امام رضا (ع) را به دست می آوریم که به یکی از اصحاب فرمود:

“ای پسر شبیب!هر گاه خواستی بر چیزی گریه کنی، بر حسین بن علی (ع)گریه کن.”

 

روش ها و بینش های حضرت زهرا

مهدی بیاکه شیشه ی دلها شکسته شد               قلب رسول و حرمت مولا شکسته شد

با  یک  لگد به   آن در نیم  سوخته  ز کین                عرش خدا و پهلوی زهرا شکسته  شد.

 فاطمه (س) کتاب فضائل علی (ع) را در4  محور  بنیادین گشود تا فردا و فرداهای تاریخ،همگان با مطالعه ی گفتار گرانبار وی پی به حقایق هستی برند و راه را از بیراهه  ها تشخیص دهند.

در فصل نخست ، علی (ع)  را در برابر خداوند عبدی تمام عیار معرفی می کرد که بسیاری از شبها از شوق عبادت و ترس فراوان بر روی خاک نخلستانها مدهوش می شود!!

در فصل دوم ، او را نسبت به رسول خدا می سنجید و می فرمود ، علی بهترین جانشین پیامبر ، برادر،امام برگزیده و دوست بی همانند رسول الله است.

در دیگر  فصل سخن از مقام امامت و ولایت امیر مومنان (ع) نسبت به امت اسلامی به میان می آورد، او را “امامی ربانی و الهی ” ، “آفریده ای روشن و نورانی” و “جایگاه اصلی و بنیادین امامت پیشوایان الهی” معرفی می کرد که تنها او شایسته پیروی و لیاقت خلافت و رهبری امت اسلام را خواهد داشت.

فاطمه (س) این فصل از ویژگی های شایسته ی امام را با نقش هدایت و رهبری راستین او چنان تأثیرگذار می دید که برای تحقق امامت و خلافت آن حضرت زبان به بیان فدای جان خویش برای امام گشود و خود را آماده این فداکاری نمود.

مقام بلند مرتبه شیعیان علی (ع) در امروز و فردای حیات فصلی دیگر از صفات آن حجت تالهی است که از سوی یاس یاسین (ص) بیان شده است . آن بانوی با بصیرت با اعتقادی قلبی سخن پدر را بازگو میکرد و علی و شیعیان او را اهل بهشت برین خداوند می دانست.

چگونگی نزول مصحف حضرت فاطمه (س)

دلا  بیا  به   سرای  علی دری بزنیم         به خانه ای که درش سوخته سری بزنیم

خبر رسیده که این روزها علی تنهاست        بیا به   خانه ی   فاطمه   سری   بزنیم 

حضرت امام محمد باقر (ع) فرمودند: چون خدای تعالی اراده فرمود که صحیفه را بر فاطمه (س) نازل فرماید،امر کرد جبرئیل و میکائیل و اسرافیل را که مصحفرا با خود بردارند وبر او نازل شوند ، و نزول آنها در شب جمعه ای بود . در ثلث دوم آن شب  فرود آمدنددر نزد او، در حالی که آن حضرت ایستاده نماز میگذارد.بر پاایستادند تا اینکه نشست و نماز خود را تمام کرد. مصحف را کنار او گذاردند و گفتند : خدای سلام تو را سلام می رساند.

پس آن حضرت بعداز نماز صبح تا هنگام زوال آفتاب تا آخر آن را قرائت فرمود.

امام باقر در ادامه فرمودند: حضرت فاطمه (س) موقع رحلتشان آنرا به امیر المومنان دادند و چون ایشان از دنیا رفتند به امام حسن (ع رسید و بعد از او نزد اهل آن است تا اینکه آنرا به دست صاحب این امر یعنی صاحب الزمان می رسانند.

این مصحفی است که در آن است سه یرابر مانند قرآن، که یک حرف از قرآن در آن نیست و آن چیزی است که خدا آن را املا فرموده و وحی فرستاده و در آن است همه آنچه که مردمان محتاج به ما هستنند و ما محتاج به احدی از ایشان نیستیم.

از کتاب جنه العاصمه ، ص 184

فاطمه زهرا (س) ،ارزشها و ضد ارزشهای زنان

حضرت حیدر به نام  فاطمه حساس بود *خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود

ای که بستی راه رادر کوچه ها برفاطمه * گردنت را می شکست آنجا اگرعباس بود.

 

زهرای مرضیه (س) با نویی سرشار از بینش و بصیرت بود و با سیره و سخن خود “فرهنگ برهنگی “و”برهنگی فرهنگی” دیروز و امروز را به خوبی مورد توجه قرار داد ، الگویی ماندگار از شخصیت عظیم خویش به یادگار گذاشت و جلوه های ارزشی و ضد ارزشی زنان را برای همیشه ی ایام ترسیم کرد.

او همانند پدر عزیز خود، “دختران را بهترین فرزندان پدران و مادران “میدانست و افزون بر آن “میمنت و خوش قدمی زن را صاحب دختر شدن در اولین گام مادری “معرفی می کرد.

بانوان را انسانهای پر لطافت ،پاکیزه و سرشار از برکت می دید و آنان را برتر از گوهرهای گرانبها و درّهای قیمتی نیازمند “شناخت روشن به ارزش خویشتن“و”روشهای شایسته برای مصون ماندن از تیرهای بلا و پرتگاهای خطر” می دانست تا در پی این دو ویژگی برجسته چون خود در عرصه های مختلف فرهنگی،اجتماعی،سیاسی،نظامی واعتقادی حضوری حرکت آفرین داشته باشند و هرگز فریب زرو زیور زندگی را نخورند.

از این رو”نگرش جامع در پوشش کامل “را ضرورت نخست می شمرد تا پیش از “حجاب” ،”غفاف ” بانوان از بلندای عشق و اندیشهء آنان لبریز شود.